سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حجاب گوهر در صدف
پیامک های حجاب

چرا معمولا تا پای بحث حجاب و بد حجابی پیش می اید پای استعمار و برنامه ریزی استعمار برای کشورهای اسلامی را به میان می آورید ؟ حجاب چه ارتباطی به استعمار دارد ؟ چه نفعی از بی حجابی یا بد حجابی یک زن در کوچه پس کوچه های تهران به استعمار می رسد ؟ آیا بهتر نیست این مقوله رو از دید شخصی افراد بنگریم تا ارتباط بی مناسبتش به استعمار ؟

حجاب یک مقوله چند بعدی با تاثیری بسیار بالا ست . حجاب که در اسلام مفهومی فقهی و تکلیفی شرعی است به دلیل جنبه های مختلف فردی - اجتماعی و بعنوان یکی از قوی ترین و تاثیر گذار ترین نماد زن مسلمان مورد توجه حکومتهای استکباری قرار گرفته است .
دیدگاه سیاسی و استعماری و نیز منافعی که غرب از این رهگذر بدان مینگرد بسیار قابل تامل است .
به گونه ای که صرفا مبارزه با حجاب از میان تمامی احکام و واجبات شرعی مسلمانان ، موجب رونق بسیار برای غرب است بویژه در صنعت مد، لوازم آرایشی و مصرفی و نیز قاچاق زنان .
در حوزه مسائل سیاسی نیز غرب به این نتیجه مهم دست یازیده که برای نفوذ و تبدیل یک کشور به بازار مصرف و مستعمراتی بی دردسر و با حداقل هزینه ، باید ابتدا فرهنگ مذهبی آنرا استحاله نمود و به شکستن نمادهای مهم دینی ، اجتماعی و سنتی آنان پرداخت به گونه ای که پس از مدتی دیگر نیاز به هیچ تهاجمی نه از نوع نظامی و نه از نوع فرهنگی نباشد بلکه مردم خود با رغبت و اشتیاق به کناره گیری از نمادهای دینی بپردازند .
در میان نمادهای اصیل اسلامی ، حجاب به عنوان عاملی چند سویه که هم زن و هم مرد مسلمان و هم فرد و هم جامعه اسلامی از آن منتفع می شوند بسیار حائز اهمیت است .
پاکی و سلامت جنسی جامعه اسلامی در گرو حجاب زن و حفظ نگاه مرد است لذا اگر عامل اول ازمیان برود بخودی خود ، کنترل عامل دوم از دست غالب افراد خارج شده و همت جامعه بجای قرار گیری در راه رشد و تعالی همه جانبه و مثبت ، معطوف به مسائل جنسی و جاذبه های جنسی طرفینی خواهد شد .
تمامی برخوردهای جنسی - اعم از نگاه ، ارتباطهای نامشروع و ...- جامعه را از اتفاقات و اندیشه در خصوص آینده کشور و جامعه و پیشرفتهای علمی و ایستادگی در مقابل غارت و اشغال و ظلم و .... جدانموده و تنها در فکر ارضای شهوانی و یا مصرف گرایی و ... سوق خواهد داد .
و این حالت مطلوبترین زمان برای غارت بی سروصدای منبع و سرزمین و مال و ناموس مسلمانان است .
تا زمانی که زن محجبه و پوشیده و عفیف باشد و مرد نیز اهل عفاف و غض بصر ، نه نگاه آلوده ای و نه ارتباط خارج از چارچوب شرع رخ خواهد داد و نه ذهنی بجای تفکر پیرامون خود و جامعه اش ، مشغول جاذبه های جنسی و لاابالیگری خواهد بود و این نقطه قوتی است که از پس حکم شرعی و دینی حجاب و عفاف و غض بصر در جامعه اسلامی وجود دارد و استعمار در صدد تضعیف آن است .
اصولا دین و اعمال دینی از نظر استعمار قابل مقابله نیست مگر اینکه باورها و اعتقادات و اعمال مذهبی به گونه ای باشد که مانعی در برابر خواست استعمار ایجاد نماید .
اعمال مذهبی اگر در حدود رفتن یک روز در هفته به کلیسا و یا برپایی جشنهای مذهبی بی تاثیر و یا حتی حج و زیارت بی برائت باشد ، مشکلی در راه اهداف استعمار ایجاد نمیکند لذا نه در سرزمین خود و نه در سرزمینهای دیگر با آن مقابله نخواهند نمود اما اگر باور یا حکمی ، مانع اهداف آنان باشد در کشوری که مانع ایجاد نموده به طرق مختلف در صدد از میان بردن آن حکم برخواهند آمد و بهترین راه برای این کار‌، تهاجم فرهنگی است به گونه ای که باور و فرهنگ مردم را در جهت پشت پا زدن به آن حکم و عدم التزام به اجرای آن ، تغییر دهند . مبارزه با حجاب - به عنوان عاملی قوی ، محکم و چند سویه در جهت حفظ سلامت و پاکی جامعه و دوری از فساد و فحشا - بخشی از برنامه استعمار در نفوذ و ترویج فحشاست زیرا در جوی آلوده به فحشاست که نیروی توانمند ،قوی ، اندیشمند ، پویا و غیرتمند جامعه تمام یا بخش عمده ای از توان و امکاناتش را در راه ارضای شهوات و نیازهای کاذب بکار خواهد گرفت و ذهن و اندیشه و همت و غیرتش از مسائل مهم پیرامونش و آنچه از سرزمین و حال و آینده اش به یغما می برند به آچه برایش به عنوان نیاز از طریق استعمار تعریف شده ، معطوف خواهد شد و کدام لشکر کشی و ابزار نظامی ، توان انجام چنین اموری با این بازده بالا و مخارج سبک و بدون بازخورد منفی برای استعمار مانند هجمه فرهنگی به همراه خواهد داشت ؟ جدایی نسل جوان از آموزه های دینی - که حجاب یکی از آنهاست - بهترین وسیله برای تسلط بر مغزها و اعتقادات و مال و سرزمین و ... است و چرا برای استعمار مبارزه با این فرهنگ ، ارزشمند نباشد و چرا به آن نیاندیشد و چرا چنین موقعیتی را از دست بدهد ؟ این همان زنجیره مهم و قوی ایی است که حجاب را به استعمار گره میزند و مبارزه با آن را به عنوان یکی از بارزترین شعائر دینی به منظور شکستن سد محکم و سترگ اعتقادات دینی جوانان ، در دستور کار او قرار میدهد .
از نظر استعمار تا زمانی که جوانان یک سرزمین ، سر در گریبان علم و اندیشه و کار و تولید فرو برده باشند مسلما در مقابل اشغال نظامی یا فرهنگی کشورشان و غارت و ریاست دیگران برخود ، عکس العمل نشان داده و مقابله خواهند نمود امااگر جوانان سر در گریبان شهوت و فساد فرو برده باشند تمام همتشان را در همان راه مصروف نموده و از حوادث و مسائل پیرامونشان غافل شده و اهمیتی جز برای امیال نفسانی قائل نیستند ، لذا برای تحقق این امر و تامین منافع استعمار ، باید فساد و فحشا در میان جوانان رواج یابد و موثر ترین و اصلی ترین و مهمترین ابزار فحشا ، زنان هستند که آنهم تا زمانی که محجبه اند راه را بر ای ایجاد فساد و ترویج فحشا می بندند بنابراین باید آنان را از حجاب جدا نمود و این کار از دو راه انجام میگیرد : یکی کشف حجاب اجباری و دوم کشف حجاب اختیاری ، دومی هر چند زمان بر است اما بیشتر و بهتر و طولانی مدت تر ، اهداف استعمار را تامین خواهد نمود ، بنابراین برنامه ریزی برای تغییر ذائقه فرهنگی جامعه مسلمان و بویژه زنان و دختران جوان باید در اولویت برنامه ها قرار گیرد ، این برنامه ریزی حدود صد سال پیش (1)انجام شده و اکنون این تغییر ذائقه را در میان برخی از زنان و دختران جوان که بیشتر تحت تاثیر رسانه های غرب هستند میتوانید ببینید .
حال برای اثبات این مدعا میتوانید به گرفتن آماری از اطلاعات سیاسی و اجتماعی بین دو گروه از جوانان بپردازید تا ببینید کدام گروه نسبت به جو سیاسی و بینش و نگرش و بصیرتی که در خصوص تحولات کشور و منطقه و جهان باید داشته باشند ، آگاهی و عکس العمل مناسب و معقولی نشان میدهند ؟
گروهی که بد حجابند عمده ی دیدگاه سیاسی و اعتراضاتشان به همان جریان فکریشان باز میگردد یعنی خواستار آزادی مطلق پوشش در جامعه هستند و عموما تحولات سیاسی و منطقه ای و جهانی و ... را هم بی ربط به خود و کشورشان می بینند و این دقیقا همان نگرشی است که استعمار برای ایجادش زحمت کشیده و این هم ثمره اش. اما خوشبختانه این بذر در نگرش و رفتار و وجود بسیاری از جوانان ، جایگاهی برای رشد نیافته و آنان نسبت به آینده اعتقاد و سرزمینشان و دیگر مسلمانان جهان حساسند.

_____________________________
(1)- ر. ک : خاطرات مستر همفر ، صص 77- 98
لینک بحث اصلی :
http://www.askquran.ir/thread28724.html


| پنج شنبه 91/10/7 | | 8:17 عصر | | هاجر عسگری |

                                     به راستی حجاب چیست؟ و چرا استعمارگران این همه از ان می هراسند و هر ساله سرمایه گذاری های آن چنانی می کنند تا حجاب را از جامعه اسلامی بر گیرند و بی بند و باری را جایگزین آن سازند؟

همان طور که گفته شد ، حجاب همچون سدی محکم در برابر تهاجمات فرهنگی استعمار گران قرار می گیرد و نمی گذارد که سیل وحشتناک تهاجمات، ارزش و شخصیت زن را با خود ببرد و زنان بی شخصیت و نیمه عریان را شخصیت دهد و آزاد بگذارد، انهایی که مورد نفرت مردمند. حجاب می گوید زن نباید بازیچه دست های ناپاک شود؛‌ چرا که او صاحب شخصیت والاست.

در راستای زمینه سازی برنامه های استعمار ، رضاخان مجری طرح بی حجابی در ایران شد ، آن هم با توسل به زور و خشونت . رضاخان بعد از برگشت از ترکیه سعی داشت تا به طور صد در صد آداب و رسوم غربی را در ایران پیاده کند و در راه رسیدن به این هدف هر مانعی را از سر راه بردارد .

برای رسیدن به این هدف مقدماتی لازم بود، وی برای  شروع برنامه های  کشف حجاب ، مجالس و جشن هایی را در تهران بر پا کرد که بعدها به دیگر نقاط ایران سرایت کرد. این جشن ها همگی در راستای کشف حجاب ترتیب داده شده بود. اما چون حجاب در بین مردم از قدمتی طولانی برخوردار بود و در زندگی مردم ریشه دوانده بود، این گونه جشن ها و برنامه ها در ابتدای امر چندان موفقیتی بدست نیاورد، تا اینکه در 27 دی ماه سال 1314 شمسی در دانشسرای مقدماتی جشنی بر پا شد و رضاخان به همراه زن و دختران خویش که بی حجاب بودند، در این جشن شرکت کرد و سعی کرد که با این کار بی حجابی را در نزد مردم امری نیک جلوه دهد.

از طرفی وزرا و وکلا نیز زنان خود را به صورت بی حجاب در این جشن شرکت شرکت داده بودند. در این جشن این طور عنوان شد که تاکنون نصف جمعیت در آمار جمعیت ایران لحاظ شده است؛ چون آنها در پرده به سر می برده اند.

و این گفته یعنی کشف حجاب برای در نظر گرفتن حقوق زنان. رضاخان سخنرانی کرد و همه را به کشف حجاب تشویق نمود و قرار شد که جشن های دیگری هم ترتیب داده شود تا بیشتر در مورد کشف حجاب سخن گفته شود و چون این گونه جشن ها در توده مردم اثر نداشت و چندان موفقیتی به دست نیاورد، کار به تهدید و شکنجه کشید تا جایی که مامورین شهربانی پست ترین کارها را در این راه انجام دادند.

هنوز موضوع کشف حجاب مطرح نشده بود که مردم مشهد به نشانه اعتراض و مقاومت در سال 1314 جلسات متعددی را بر پا کردند. روحنیون پیش قدم شدند و این کار دولت را مقابله با اسلام قلمداد کردند.

در راس آنها فردی به نام آقا شیخ تقی معروف به بهلول بود که همه او را می شناختند . وی در رابطه با حجاب سخنرانی پر شوری علیه دستگاه حکومتی انجام داد.

وی از 16 مرداد سال 1314 تا 29 دی ماه همان سال جلسات متعددی را در مسجد گوهرشاد برگزار نمود. مردم را دعوت کرد و نسبت به دستگاه حکومتی اعتراض نمود  و مردم را از خطر بی حجابی آگاه نمود که این کار وی مردم را علیه دستگاه حکومتی به شورش واداشت.

مامورین وی را دستگیر نمودند و به پاسگاه حرم بردند، اما با درخواست مردم و اعتراض آنها، وی آزاد شد، بعد از آزادی به منبر رفت، در همین موقع (احتشام رضوی) نماینده آستان قدس خود را به منبر رساند و با شور و هیجان با مردم سخن گفت، به طوری که مردم تحت تاثیر سخنان وی قرار گرفتند و گریستند. مامورین صحن را محاصره کردند و اجازه ندادند کسی وارد شود.

در این درگیری که بین مردم و مامورین در گرفت، 25 نفر جان خود را از دست دادند. فردای آن روز مردم به عزاداری پرداختند، مامورین نظامی اطراف مسجد گوهرشاد جمع شدند و هنگام غروب مسلسل ها به کار افتاد و عده زیادی به شهادت رسیدند و بدین ترتیب بزرگترین فاجعه در مسجد گوهر شاد رقم خورد.

در مشهد مقدس صبح روز جمعه 10 ربیع سال 1354 قمری مصادف با 20 تیر 1314 شمسی مردم را متفرق ساختند و 100 نفر کشته و زخمی شدند.

شنبه یازدهم ربیع مردم در مسجد با چماق و بیل و داس برای دفاع جمع شدند، زنان وسط مسجد گوهر شاد چادر زده و حاضر بودند. مسلسل های سنگین بالای مسجد و عده ای مزدور داخل مسجد بودند. در نیمه های شب حمله آغاز شد، دو الی پنج هزار نفر را کشتند و 500 نفر را دستگیر کردند. گویند 56 کامیون جنازه ها را بردند و این تظاهرات در اعتراض به کشف حجاب بود.

سینا واحد در کتاب قیام گوهرشاد از قول حسین آستانه پرست دبیر علومی آن زمان نقل کرده :

پاسبانی را دیدم کنار دیوار جلوی زنی را گرفته ئ با چوب به پای او می زند و مکرر ناسزا می گوید و حرف های رکیک و با اینکه آن زن با روسری و آنیفورم بود و چادر نداشت، می گفت: این تنوره را از پایت بیرون کن، منظورش شلوار سیاه بلند بود و آن زن می لرزید و اشک می ریخت و التماس می کرد. اکنون هم از یاد آن ستم و بی عفتی اعصابم می لرزد.

امام مهدی (عج) و حجاب

در خاتمه این قسمت شایان ذکر است که بانوان باور دارند این کشور متعلق به حضرت بقیه الله الاعظم (عج) است، صاحب اصلی اوست، نباید بپسندند که در این میهن بدحجابی باشد؛ زیرا آن امام عزیز از فرهنگ بدحجابی آزرده خاطر می شود و رنج می برد. برای روشن شدن مطلب به نقل دو حکایت پرداخته می شود که حضرت مهدی (عج) سفارش اکید به حجاب بانوان دارد:

دو چیز کمر مرا شکسته است

در زمان رژیم شاه وقتی به اجبار کشف حجاب کرده بود، در همان زمان جناب مستطاب آقای توکلی که یکی از متدینین و ساکنین مشهد مقدس بوده، می فرمودند:

من در بندر ترکمن (بندر شاه سابق) میهمان روحانی آن شهر بودم. بعد از ناهار می خواستم استراحت کنم،‌دراز کشیده بودم، ولی هنوز چشمهایم باز بود و خوابم نبرده بود. ناگهان دیدم در اتاق باز شد و حضرت بقیه الله روحی فداه وارد اتاق شدند و سلام کردند. من جواب سلام آن حضرت را دادم، ولی وقتی خواستم برخیزم،‌آن حضرت با دست اشاره فرمودند که برنخیز و تصرف ولایتی در من کردند که من نتوانستم تکان بخورم. سپس آن حضرت نزدیک من آمدند و فرمودند: دو چیز کمر مرا شکسته است. یکی وضع مدارس و فرهنگ ای مملکت است (زمان رژیم رضاشاه) و دیگر بی حجابی زنان هاست و بعد فرمودند: دل مادرم زهرا(س) از پهلویش شکسته تر است. و بعد آن حضرت گریه کردند، من هم اشکم ریخت، اما با مجردی که با دستم اشکم را پاک کردم و چشمم را باز نمودم،‌آن حضرت را ندیدم.

مثل این باشید، تا من دنبال شما بیایم

یکی از علمای بزرگ – مرحوم آیت الله سید باقر مجتهد سییستانی، پدر آیت الله سید علی سیستانی و مرحوم سید محمود سیستانی- در مشهد مقدس برای آنکه به محضر امام زمان (عج) شرفیاب شود، ختم زیارت عاشورا را در چهل جمعه هر هفته در مسجدی از مساجد شهر آغاز می کند. ایشان فرمودند:

در یکی از جمعه های آخرین، ناگهان شعاع نوری را مشاهده کردم که از خانه نزدیک آن مسجدی که من در آن مشغول به زیارت عاشورا بودم،‌ می تابید. حال عجیبی به من دست داد، از جای برخاستم و به دنبال آن نور بدر به آن خانه رفتم. خانه کوچک و فقیرانه ای بود،‌ از درون خانه نور عجیبی می تابید.

در زدم، وقتی در را باز کردند، مشاهده کردم حضرت ولی عصر(عج) در یکی از اطاق های آن خانه تشریف داشتند و در آن اطاق جنازه ای را مشاهده کردم که پارچه ای سفید به روی آن کشیده بودن. وقتی من وارد شدم و اشک ریزان سلام کردم، حضرت به من فرمودند: چرا این گونه دنبال من می گردی و رنج ها را متحمل می شوی؟ مثل این باشید(اشاره به آن جنازه کردند) تا من دنبال شما بیایم.

بعد فرمودند: این بانویی است که در دوره بی حجابی (رضاخان پهلوی) هفت سال از خانه بیرون نیامده، مبادا نامحرم او را ببیند.

                               


| پنج شنبه 91/10/7 | | 8:16 عصر | | هاجر عسگری |
درباره وب


دانشجوی کارشناسی ارشدمشاوره
کلام شهیدان

سایر امکانات



بازدید امروز: 5
بازدید دیروز: 3
کل بازدیدها: 80507