سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حجاب گوهر در صدف
پیامک های حجاب

نتایج انکار حجاب و نفی عفاف

 

اگر چه حجاب و عفاف نوعی محدودیت و زحمت را برای زنان به همراه دارد ولی امروز به آسانی می توان مشاهده کرد که نفی حجاب و عفاف و کنار نهادن آن از سوی زنان، آثار ویرانگری را برای جوامع بشری پدید آورده است و در این فرو ریزی ارزشها، بیشترین آوارها بر سر زنان فرود آمده و به خود آنان آسیب زده است.

 

ویل دورانت با توجه به مشاهدات زمان خود در مقام بررسی عفت عمومی و آشفتگی زندگی خانوادگی می گوید:

 

« به زودی زمانی خواهد رسید که هیچ مردی نخواهد خواست با زنی که با هم از تپه زندگی بالا رفته بودند، پایین برود و ازدواج بی طلاق چنان نادر خواهد شد که باکره در شب زفاف. » (ویل دورانت، لذات فلسفه،/ 170 )

 

بر اساس بازرسی که صورت گرفته است 80 % دختران دانش آموز انگلیسی در کیف خود قرص ضد بار داری حمل می کنند و 45 % دختران جوان در مدارس مختلف عفتشان را از دست می دهند.

 

این نسبت در مقطع تحصیلات عالی به شدت افزایش می یابد. (الجمری،/30 )

 

هاید می گوید:
« بررسی در مورد یک دانشگاه پژوهشی معتبر نشان داد که 26% اساتید آن تجربه روابط جنسی را با یک دانشجو پذیرفته اند.

 

البته این احتمال کمتر برآورد شده است زیرا ممکن است پاسخ دهندگان این رفتار را پنهان کرده باشند یافته ها نشان می دهد 50 % دانشجویان زن توسط اساتید خود مورد مزاحمت قرار گرفته اند.» (هاید،/436)

 

موریس مترلینگ با این که آخرین روزهای عمرش را در سال آخر نیمه اول قرن بیستم به پایان برده وتا فجایع جنسی آخر نیمه دوم قرون بسیتم فاصله زیاد داشت، در عین حال وضعیت زمان و ماجرای زندگی شخصی خود را این گونه در معرض مطالعه قرار می دهد :

 

«یکی از علل بزرگ گرفتاری و بدبختی نوع بشر عشق است و اگر در جامعه ما عشق از بین می رفت، به طور اتوماتیک پنجاه درصد از بدبختیها و محرومیتها و ناکامیها، نیز محو می شدند ... در زمان جوانی، عشق نظیر تند باد شدید ما را به هر طرف می کشاند و قوای جوانی و اوقات ما صرف عشقبازی می شود و در نتیجه از ترقّی و تعالی باز می مانیم ... تازه وکیل عدلیه شده بودم ... و بعد از یک سال دوندگی و صرف وقت، چهار هزار و پانصد فرانک به من حق الوکاله دادند ... یک نفر آدم عاقل می توانست این مبلغ را سرمایه کرده و بقیه عمر را ... به قناعت زندگی نماید . یک شب در حالی که پول موصوف در جیب بغلم بود؛ وارد یکی از کاباره ها شدم، من مصمم بودم که بیش از دو فرانک از پول خود را خرج نکنم ولی مشاهده زنهایی که در آن کاباره بودند و خصوصا یکی از آنها، عنان اختیار را از دستم گرفت.

 

بعد در حال مستی از کاباره خارج شدیم و من تا چهل و هشت ساعت به خانه خود نرفتم و روز سوم که از خواب بیدار شده و خواستم به طرف منزل خود بروم، دیدم که بیش از دو سه فرانک در جیب من باقی نیست لطمه روحی و معنوی بزرگی که این خاطره در ذهن من باقی گذاشت، تا چند ماه محو نمی شد. (مترلینگ،/51)

 

علاوه بر عشق جنسی، تجاوز جنسی در غرب نیز رونق خود را از آرایش و نمایش می گیرد و آن عبارت است از : « دخول دهانی ، مقعدی و مهبلی بدون رضایت که با زور صورت می گیرد و یا از طریق تهدید به آسیب رساندن جسمانی اعمال می شود و یا هنگامی انجام می گیرد که قربانی قادر به بیان موافقت خود نباشد»(هاید،/412 )

 

حجم تجاوز جنسی چشم گیر است، زنان در بسیاری از کشورهای غربی با احساس ترس از تجاوز، زندگی می کنند و وقتی که در معرض تجاوز قرار می گیرند، بینندگان با بی تفاوتی رنج و درد حیثیتی آنها را نادیده می انگارند. این واقعیت را از طریق گزارشها و آمارهای زیر می توان درک کرد:

 

«شامگاه روز پنج شنبه 22 سپتامبر 1988 در ایستگاه قطار شهری شیکاگو در حضور جمعی از مردم زنی، مورد تجاوز قرار گرفت، آنهم در ساعت پر رفت و آمد، هیچ کس به استمداد آن زن پاسخ نداد. روزنامه شیکاگو تریبون نوشت: رهگذران سر در گم شده بودند زیرا تجاوزگر به قربانی خود دستور داده بود لبخند بزند و او چنین کرد.» (مایکل کوک،1/15 )

 

« روزی در یک متروی پاریس که به طرف حومه پاریس در حرکت بود، سه جوان فرانسوی دختری را در داخل قطار مورد تجاوز قرار دادند ... مسافران کوپه بغلی هم به سروصدا و فریادهای ملتمسانه آن دختر اعتنایی نکردند.» (اردوبادی نگاه پاک زن و نگاه های آلوده به او، 1/252)

 

« روزی یک دختر خانم کارمند، هنگام غروب آفتاب از سر کارش به طرف منزل بر می گشت، در راه سه مرد او را دستگیر نموده و ابتدا محتویات جیبش را خالی کرده و در همان کنار خیابان به عنف به او تجاوز می کنند، در حالی که دو نفر دستهایش را گرفته بودند و دختر از مردم هر چه استمداد می کند، کسی به او یاری نمی رساند، تنها عکس العملشان به ... گفتن اصطلاح « دگولاس: مشمئز کننده » خلاصه می گردد.» (همان،/253)

 

« براساس تحقیق، در آمریکا در سال 1992 صد و دو هزار و پانصد مورد تجاوز جنسی به ثبت رسیده است، با این که به گزارش اف.بی.آی. تجاوز توأم با خشونت و زور از جرائمی است که کمترین میزان گزارش دربارة آن وجود دارد.» ( هاید،/413 )

 

« طبق بررسی، ده درصد کارمندان زن دولت مرکزی آمریکا، مستقیما تحت فشار، برای برقراری روابط جنسی قرار گرفته بودند ... در واقع دوازده هزار زن کارمند دولت قربانیان تجاوز یا اقدام به تجاوز از طرف سرپرستان یا همکاران خود طی یک دوره دو ساله بوده اند.» (همان،/ 435 )

 

زنانی که مورد تجاوز قرار می گیرند، طبق مطالعاتی انجام شده، وقتی که به سرزنش خود یا بیان بایدها و نبایدهای مؤثر در جهت تأمین امنیتشان، می پردازند، می گویند: 
«اگر من بلوز تنگ را نپوشیده بودم، اگر دامن کوتاه را بر تن نکرده بودم، اگر آنقدر احمق نبودم که در آن خیابان تاریک قدم بزنم و اگر آنقدر کودن نبودم که به آن یارو اعتماد کنم.» (همان،/415 )

 

این اظهارات، نشان دهنده این است که زن غربی آگاهانه یا به صورت نا خود آگاه تجاوز به خود و تأمین امنیتش را بر اساس حریم گیری پوشش و انتخاب پوشیدنی زنانه تحلیل می کنند.

 

بهر حال، زن آرایش کرده و نیمه عریان غربی، با هیولای تجاوز جنسی رو به اوست، هر زنی، 14 تا 25 درصد احتمال تجاوز به خود را می دهد (هاید،/415 )، فمینیستها می گویند:

 

«هراس از تجاوز جنسی، روی همه زنان تأثیر می گذارد و تأثیر آن، بر شیوه لباس پوشیدن، برنامه ریزی ساعت روزانه و مسیرهای آمد و شد زنان، مانع از فعالیتهای آنان می شود و آزادی آنان را محدود می کند، این وحشت به هیچ وجه بی اساس نیست، چون هیچ زنی در برابر تجاوز، مصونیت ندارد» (پاملاآبوت،/ 234)

 

« زنانی که مورد تجاوز قرار می گیرند، تا هیجده ماه رنج می کشند و با ترس و اضطراب رو به رو می باشند.» (هاید،/414 )

 

همان گونه که در گزارش ها و اظهار نظرها آمده است، خود زنها، آگاهانه یا به صورت ناخود آگاه، نقش لباسی و پوشش را در رابطه با تأمین مصونیت خود مؤثر می شناسند ولی پژوهشگران وضعیت ظاهری آنان را عامل اصلی نمی دانند ( هاید، /423 ) و به جای پیشنهاد پوشش، آموزش مهارتهای دفاعی ( همان،/416 ) و با خود داشتن بمبهای پر شده با گاز اشک آور را ( اردوبادی نگاه پاک زن ... ،/ 254 ) به عنوان عوامل باز دارنده از تجاوز معرفی می کنند.

 

بدین ترتیب در غرب که عفت گریزی به مرز عفت ستیزی رسیده است، احیای حریم گیری و حجاب در روابط بین زن و مرد، باور نکردنی است، دست اندر کاران فکر و فرهنگ می کوشند که این وضعیت را به سایر کشورها به خصوص جهان اسلام نیز صادر کنند، همانگونه که فرانسه در الجزایر برای برداشتن حجاب و چادر به عنوان نشانه اصالت ملی و سازنده استعداد مقاومت، از تن زن الجزایری، جنگ سختی را راه اندازی کرد. (فانون،/32 و41 )

 

امروز نیز غرب استعمار گر جسورانه و یا به قصد دستیابی با اهداف استعماری خود ترویج بی حجابی را که مقدمه ترویج فساد می باشد با روشهای مختلف دنبال می نماید گویا قرآن با اشاره به چنین هدف گیری (مطهری، آشنایی با قرآن، 4/49) می گوید:

 

« إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» (نور 19) 
« همانا کسانی که دوست می دارند که زشتکاری در میان آنان که ایمان آورده اند فاش و آشکار شود، آنها را در این جهان و جهان آخرت عذابی است دردناک»

 

سخن پایانی

 

با توجه به دو کشش طبیعی یاد شده در مردان و زنان، قرآن پیشنهاد می کند (نور /30و28 واحزاب /53) که مردان با حریم گیری و پرهیز از چشم چرانی، اجازه ندهند که ذهن و روانشان گرفتار هیجان جنسی گردد، فکر و مغزشان در خدمت تخیلات شهوانی قرارگیرد. ( مطهری،آشنایی با قرآن، 4/83)

 

از منظر قرآن زنان وظیفه دارند که با فرارسیدن سن بلوغ وتکلیف به حریم گیری های لازم تن دهند و اندام و آرایش خود را در برابر دیدگان نامحرم بپوشانند:

 

« وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الإرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ»(نور /31)

 

« و زنان مؤمن را بگو که دیدگان خویش را فرو دارند و شرمگاه های خود را پوشیده دارند و آرایش و زیور خویش را آشکار نکنند مگر آنچه پیداست و مقنعه های شان رابر گردن ها یشان بیاویزند و زیور و آرایش خود را آشکار نکنند مگر برای شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنانشان یا کنیزانشان یا مردان تابع خانواده که به زنان رغبت و نیازی ندارند یا کودکانی که از شرمگاه زنان آگاه نگشته اند و پاهای خود را چنان بر زمین نزنند تا آنچه از زیور خویش، پنهان می دارند، دانسته شود.»

 

« لا جُنَاحَ عَلَیْهِنَّ فِی آبَائِهِنَّ وَلا أَبْنَائِهِنَّ وَلا إِخْوَانِهِنَّ وَلا أَبْنَاءِ إِخْوَانِهِنَّ وَلا أَبْنَاءِ أَخَوَاتِهِنَّ وَلا نِسَائِهِنَّ وَلا مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ»(احزاب/55)

 

« بر آنان گناهی نیست در [نداشتن حجاب] پیش پدرانشان یا پسرانشان و برادرانشان و پسران برادرانشان و پسران خواهرانشان و زنانشان و آنان که در ملک آنهاست.»

 

تکلیف پوشش در سنین آغازین جوانی تمرینی است که از توقف رشد شخصیت زنان جلوگیری می کند و به آنان می آموزد که غریزة نمایش محدودیت دارد وهر جلب توجهی به صلاح آنان نمی باشد.

 

گرچه پوشاندن بدن برای دختران جوان مثل رفتن به مدرسه دریک صبح سرد زمستان با رنج وفشار همراه است ولی باید به این رنج، تن دهند تا از هدر رفتن غریزه جلب دیگران پیش گیری به عمل آید و این غریزه با پذیرش محدودیت درخدمت تحکیم پایه های کانون خانواده قرارگیرد. (روحانی،/49)

 

پوشیدگی زن، همان گونه که براساس تجربه عملی ( اردوبادی ، آیین بهزیستی ،3/219) جلو تجاوز جنسی را می گیرد و نگرانی ناشی از این خطر را از دل او می زداید؛ از نگرانی ناشی از عادت به نمایش افراطی و تصور پیری، نیز پیش گیری می کند و در عین حال به عنوان نماد عفت و حیا، به میزان مقبولیت و محبوبیت او نیز می افزاید.

 

با توجه به آنچه که مورد مطالعه قرار گرفت، پسر و دختر جوانی که با عفت زیسته وحریم گیری ها را رعایت کرده اند، با اعتماد خوشبینی وعطش به سراغ ازدواج، می روند و پس از ازدواج از یک نوع محدودیت سختی بیرون می آیند.

 

« ازدواجی که پایه وخاصیت روانی اش از محدودیت به آزادی آمدن است، به دنبال خود استحکام می آورد» (مطهری، آشنایی باقرآن، 4/ 15)

 

در فضای زندگی مشترک نیز حریم گیریها تداوم می یابد و دو طرف بهره گیری ها و التذاذهای جنسی را فقط در محیط خانوادگی جستجو می کنند.

 

زن با عفت و آرایش و کرشمه، به غیرت و شهوت مرد پاسخ مثبت می دهد و مرد با دریافت چنین خوشبختی، به همسرش دل می سپارد - که اساسی ترین گمشدة او می باشد - و بدین وسیله انگیزة توجه به دیگران را در درون او می خشکاند. خانم لمبروزو گفت:

 

« تمایلات درونی زن به شخص واحد است هنگامی که دراین راه توفیق یافت دیگراحتیاج به آلات فریبنده و مصنوعی نخواهد داشت ... اگر زنی دیده می شود که این شیوه را پیشه خود قرارداده است فقط به این جهت است که پاسخ احساسات درونی اش را نزد همسر خود نیافته است زیرا وقتی که زن علاقه مند گردید، دیگر حاضر بلکه قادر به جلب توجه دیگران نخواهدبود» (لمبرزو/48،24)

 

تعبیرات فوق ترجمه ناقصی است از بیان بلند قرآن که نقش متقابل عناصر اصلی خانوادة آرمانی می گوید: 
« وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً»(روم/21)

 

«و از نشانه های او این است که برای شما [انسانها] از جنس خودتان همسرانی آفرید تا با قرار گرفتن کنار هم، به آرامش برسید و میان شما دوستی و مهربانی قرار داد.»

 

این نوشتار را با سخنی از علامه طباطبایی در توضیح جمله « وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ » در ذیل آیه 60 سوره نور به پایان می بریم که گفته است:

 

«خدا شنوا است آنچه را که زنان درفطرت خود درخواستش را دارند و داناست به احکامی که به آن محتاجند» (طباطبایی، 15/ 164)

 

و می افزایم که در مورد مرد نیز خداوند براساس تقاضای فطرت شان جعل تکلیف کرده است پس هردو باید هدایتهای آسمانی را مهم شمارند.

 

 

 

منابع و مآخذ

 

1. آکین، سوزان مولر؛ زن از دیدگاه فلسفه سیاسی غرب، ترجمه ن نوری، چاپ اول، قصیده سرا، تهران، 1383ش.
2. ابن عاشور، محمد طاهر؛ تفسیر التحریر و التنویر، الدارالتونیسیة للنشر- الدارالجماهیریة للنشر والتوزیع و الاعلان
3. ابی داوود؛ سنن ابی داوود، چاپ اول، دار ابن حزم، بیروت، 1418هـ.
4. احمد مطلوب، معجم الملابس فی لسان العرب، چاپ اول، مکتبة لبنان، بیروت، 1995م.
5. اردو بادی، احمد صبور؛ آیین بهزیستی اسلام، چاپ اول، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1367ش.
6. ------------- ؛ نگاه پاک زن و نگاه های آلوده به او، چاپ اول، انتشارات امیرکبیر، 1367ش. 
7. بلخی، جلال الدین؛ کلیات مثنوی معنوی، نشر طلوع تاریخ.
8. پاملاآبوت، کلروالاس؛ جامعه شناسی زنان، ترجمه منیژه نجم عراقی، چاپ اول، نشر نی، تهران، 1380ش.
9. الجمری، عبدالامیر المنصور؛ المرأة فی ظلّ الاسلام، چاپ اول، دار البلاغ ، بیروت 1413هـ.
10. الجوهری، اسماعیل؛ الصحاح، چاپ چهارم، دار العلم للملایین، بیروت، 1407هـ.
11. لمبروزو، جینا؛ روح زن، ترجمه پری حسام، انتشارات دانش، تهران، 1369ش.
12. حداد عادل، غلامعلی؛ فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، چاپ چهارم، سروش، تهران، 1370ش.
13. حرعاملی، محمد؛ وسائل الشیعة، چاپ پنجم، دار التراث العربی، بیروت، 1403 هـ.
14. الحویزی، عبدالعلی؛ تفسیر نور الثقلین، چاپ چهارم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، قم، 1415هـ.
15. رازی، ابولفتوح؛ روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، چاپ اول، انتشارات آستان قدس، مشهد، 1369ش.
16. راغب اصفهانی؛ مفردات الفاظ القرآن، چاپ اول، الدار الشامیة، بیروت،1412هـ.
17. راسل، برتراند؛ جهانی که من می شناسم، ترجمه روح الله عباسی، چاپ چهارم، شرکت سهامی کتابهای جیبی، تهران، 1345ش. 
18. روحانی، شهریار؛ بررسی مسأله پوشیدگی از دیدگاه روان شناسی، اشراقیة، تهران، 1369ش. 
19. الزمخشری، محمود؛ اساس البلاغة، دارالمعرفة، بیروت، 1399هـ.
20. سیمون دو بووار؛ جنس دوم، ترجمه حسین مهری، انتشارات طوس، تهران، 1360ش.
21. سیوطی، جلالدین؛ الدر المنثور، چاپ اول، دار الفکر، بیروت، 1403هـ.
22. صفی پور، عبدالرحیم؛ منتهی الإرب فی لغة العرب، کتابخانه سنایی.
23. طباطبایی، محمد حسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن، چاپ دوم، مؤسسة مطبوعاتی اسماعیلیان، قم، 1392هـ.
24. طبرسی، فضل بن الحسن؛ جوامع الجامع، چاپ اول، دار الاضواء، بیروت، 1405هـ.
25. -------------- ؛ مجمع البیان، دار الاحیاء التراث العربی، بیروت، 1405هـ.
26. فانون، فرانس؛ جامعه شناسی یک انقلاب، ترجمه نورعلی تابنده، چاپ دوم، انتشارات حقیقت، تهران، 1361ش.
27. قمی، علی بن ابراهیم؛ تفسیر القمی، چاپ سوم، دارالکتب، قم، 1367ش.
28. لاهوری، اقبال؛ کلیات اشعار فارسی، چاپ چهارم، انتشارات جاویدان، 1370ش. 
29. لویس، معلوف؛ المنجد فی اللغة، چاپ سی و سوم، بیروت ،1992م.
30. مایکل کوک؛ امر به معروف و نهی ازمنکر در اندیشه های اسلامی، ترجمه احمد نمایی، چاپ اول، بنیاد پژوهشهای اسلامی، مشهد، 1384ش.
31. متقی، علی بن حسام الدین؛ کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، مؤسسة الرسالة، بیروت، 1405هـ.
32. مراغی، احمد مصطفی؛ تفسیر المراغی، الطبعة الثانیة، دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1985م.
33. مطهری، مرتضی؛ آشنایی با قرآن، چاپ دوم، انتشارات صدرا، تهران ،1372 ش.
34. --------- ؛ مجموعه آثار، چاپ اول، انتشارات صدرا، تهران ،1372ش.
35. منتسکیو؛ روح القوانین، ترجمه علی اکبر مهتدی، چاپ هشتم، انتشارات امیرکبیر، تهران، 1362ش.
36. موریس مترلینگ؛ افکار کوچک و دنیای بزرگ، ترجمه ذبیح الله منصوری، انتشارات. 
37. میرشاهی، پوران؛ ماده وجود زن، چاپ اول، 1382ش.
38. میل، جان استوارت؛ انقیاد زنان، ترجمه علاءالدین طباطبایی، چاپ اول، انتشارات هرمس، تهران، 1379 ش.
39. النوری، میرزاحسین؛ مستدرک الوسائل، چاپ اول، مؤسسه آل البیت، قم ،1407 هـ.
40. ویل دورانت؛ قصة الحضارة، دار الجیل، بیروت، 1408هـ.
41. ------- ؛ لذت فلسفه، ترجمه عباس زریاب، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران. 
42. هاید، جانت شییلی؛ روانشناسی زنان، ترجمه اکرم خمسه، چاپ اول، نشر آگاه و انتشارات ارجمند، تهران 1384 ش.

 

 


سید ابراهیم سجادی

 فصلنامه پژوهش های قرآن

 شماره 51 - 52 ویژه قرآن و حجاب پاییز و زمستان 1386

 

منبع:معارف قرآن 


| دوشنبه 91/9/27 | | 11:50 عصر | | هاجر عسگری |
درباره وب


دانشجوی کارشناسی ارشدمشاوره
کلام شهیدان

سایر امکانات



بازدید امروز: 25
بازدید دیروز: 6
کل بازدیدها: 80546