سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حجاب گوهر در صدف
پیامک های حجاب

ریشه های کشف حجاب در ایران

در نخستین روزهای دی ماه سال 1307 هجری شمسی قانون لباس‌های متحدالشکل در مجلس شورای ملی به تصویب رسید. در پی این مصوبه پوشیدن کت و شلوار با کراوات و کلاه فرنگی برای مردان الزامی شد . سپس عده ای از دولتمردان و درباریان به اتفاق همسرانشان به هیبت غربی و به صورت بدحجاب یا بی حجاب در مجامع حکومتی و معابر عمومی ظاهر شدند . به همین دلیل از قانون لباسهای متحد الشکل به عنوان اولین گام عملی حکومت رضاخان در رویارویی با حجاب اسلامی زنان مسلمان ایران یاد شده است . مبارزه با حجاب اسلامی زنان مسلمان در کشورهای اسلامی هیچگاه یک پدیده درونی نبوده و منشأ بیرونی داشته است. این پدیده، تهاجمی استعماری با هدف مسخ هویت اسلامی مردم، ایجاد انشقاق و جدائی در میان ملل مسلمان، ترویج فرهنگ غرب، رواج ابتذال در جوامع اسلامی و نهایتاً انهدام اساس استقلال مسلمانان می‌باشد.
«همفری» کارشناس و جاسوس معروف انگلستان در کشورهای اسلامی که از فعالان رواج فرهنگ غربی در میان ملل مسلمان می‌باشد، در کتاب خاطرات خود به موارد متعددی از خصوصیات مسلمانان از جمله اعتقاد به مبانی اسلامی، حفظ حجاب اسلامی، استحکام کانونهای خانواده و تبعیت فرزندان از روش پدران و نیاکان اشاره کرده و لزوم مبارزه با این مبانی و ارزشها را مورد تأکید قرار داده است.(1) وی که مأمور اعزامی وزارت مستعمرات انگلیس به کشورهای اسلامی بوده، از بی‌حجابی و برداشتن حجاب زنان و رواج بی‌بند و باری به عنوان یکی از مؤثرترین روشها در مبارزه با استقلال ملتهای مسلمان یاد کرده است.
توصیه‌های «همفری» در بسیاری از کشورهای اسلامی توسط دولتهائی که به دربار لندن و یا متحدان اروپائیش وابسته بوده‌اند، به اجرا گذارده شده است.
اسماعیل پاشا در مصر که در 1863 میلادی بر تخت سلطنت نشست در 1870 به آزادی زنان با مفهوم اروپائی آن در کشورش رسمیت داد. در الجزایر نیروهای اشغالگر فرانسوی برای در هم شکستن انقلاب مردم، از جمله به مبارزه علیه حجاب زنان روی آوردند. در ترکیه، مقابله با حجاب اسلامی از نخستین برنامه‌های کمال آتاترک برای اسلام‌ زدائی بود. این برنامه‌ای بود که در کنار سایر تصمیمات از جمله منسوخ‌کردن دادگاههای شرعی، تعطیل مدارس علوم دینی، جایگزین کردن قوانین اروپایی به جای نظام شریعت، رواج رسم‌الخط لاتین، تغییر تاریخ هجری به میلادی، اعلام تعطیلی یکشنبه‌ها به جای جمعه‌ها و ... به اجرا گذارده شد. در افغانستان نیز امان‌الله خان با تأسیس «انجمن حمایت از نسوان» در 1928، بانی مبارزه با حجاب زنان مسلمان آن کشور گردید.

کشف حجاب در ایران
کشف حجاب در ایران نیز پدیده خودجوش داخلی نبود و محرک‌های خارجی داشت. این پدیده ناشی از تأثیر فرهنگ و آداب و رسوم غربی تحت عنوان «تجددخواهی» در میان ایرانیان، به ویژه کسانی است که افکار و زندگی غربی را تجربه کرده‌اند. در این بین اراده دولتمردان نقش مکمل داشته و در اشاعه آن تأثیر بسزایی داشته است.
براساس شواهد تاریخی اولین نشانه‌های کشف حجاب از دربار ناصرالدین شاه قاجار آغاز شد. مسافرتهای شاه به اروپا و مشاهدات وی از وضعیت پوشش زنان اروپائی در انتقال فرهنگ آن دیار به کشور و در ابتدا به دربار و دارالخلافه تأثیر به سزایی داشت. به تدریج موضوع کشف حجاب در قالب تجدد خواهی به محافل روشنفکری و اشعار شعرا نفوذ کرد و درمطبوعات منعکس شد.
این وضعیت کم و بیش تا پایان دوره قاجار ادامه داشت. میل حکام قاجار به کشف حجاب و مقاومت خانواده‌ها سبب شد تا پدیده کشف حجاب به غیر از دربار و محافل نزدیک به شاه، رشد چندانی نیابد. هر چند در اواخر دوره قاجار و در جریان نهضت مشروطه و پس از آن، سیاسیون «نوگرا» و «منور‌الفکر» گامهایی در حذف پوشش اسلامی بانوان و اشاعه بی‌حجابی در جامعه برداشتند و نویسندگان و شعرایی چون ایرج میرزا، میرزاده عشقی، عارف قزوینی و ملک‌الشعرای بهار در این زمینه‌ها قلم فرسایی کردند. آنان مشروطه را به معنای تجدد خواهی خوانده و بی‌حجابی را از مظاهر تجددخواهی قلمداد کردند.
طراحان و منادیان کشف حجاب می‌دانستند که برای رسمیت بخشیدن به این پدیده باید زمینه‌های لازم ابتدا در کانونهای خانواده فراهم آید. از دید آنان مخالفت مرد با بی‌حجابی همسر در معابر عمومی عامل اصلی عدم پیشرفت کشف حجاب بود.
از اینرو، برنامه‌های اولیه درجهت تغییر ذهنیت سرپرست خانواده تدوین شد و سپس جنبه رسمی و قانونی یافت. در وهله نخست از کارکنان دولت آغاز کردند، زیرا آنان در کنترل دولت بودند و دولت نظارت بیشتری بر رفتار آنان داشت. از سوی دیگر، پذیرش این تغییرات توسط آنان، می‌توانست راه را برای پذیرش سایر افراد جامعه نیز هموار کند.
بدین منظور و برای رسمیت یافتن کشف حجاب، قانون اتحاد شکل البسه و تبدیل کلاه در چهار ماده و هشت تبصره در جلسه 6 دی 1307 و در سومین سال پادشاهی رضاخان ـ دوره هفتم قانونگذاری مجلس شورای ملی ـ به تصویب رسید. گرچه بسیاری از روحانیون از جمله مراجع، ائمه جمعه، مفتی‌های اهل سنت و ... از این مقررات مستثنی شدند، امّا اجرای این قانون با مقاومت‌ گسترده‌ای در تهران و چند شهر دیگر روبرو شد و روحانیون نیز پیشتاز این مخالفتها بودند.
تشکیل جمعیت بیداری نسوان ـ دی 1305ـ ترویج دکلته و منع چادر از سوی ملکه، حضور خانواده سلطنتی با وضع زننده در قم ـ نوروز 1306 - ، مسافرت امان‌الله خان افغان به همراه همسرش ثریا به ایران ـ خرداد 1307ـ و حضور تعدادی از زنان افغانی همراه آنها که در میهمانیها حجاب را رعایت نمی‌کردند و در بازگشت به افغانستان نیز با لباس و کلاه اروپایی از شهرهای ایران عبور می‌کردند، از نشانه‌های گرایش دربار رضاخان به کشف حجاب بود.2
در 1310 ش. مجلس شورای ملی ورود هیأتی از سوی «جامعه ملل» را برای جلوگیری از آنچه که «تجاوز به حقوق زن در شرق» خوانده می‌شد، صادر کرد.
در این سال به دستور رضاخان «زنان باید در برداشتن حجاب خود آزاد باشند و اگر فردی یا ملایی متعرض آنان شد، شهربانی باید از زنان بی‌حجاب حمایت کند.»3
تشکیل «کنگره زنان شرق» در 1311 ش. در تهران و دعوت از زنان بی‌حجابِ کشورهای دیگر از دیگر گامهای رضاخان برای مبارزه با حجاب بانوان بود. در این کنگره که به ریاست «شمس پهلوی» برگزار شد، از بی‌حجابی به عنوان مظهری از تمدن یاد شد ودر مورد آن تبلیغات فراوان به عمل آمد.
استفاده از مراکز تعلیم و تربیت و ایجاد مدارس آموزشی به سبک اروپا از دیگر عوامل زمینه‌ساز کشف حجاب در ایران عصر رضاخان بود. گرچه سابقه ایجاد این مدارس نیز به دوره ناصرالدین شاه باز می‌گشت، امّا رضاخان در آستانه اعلام کشف حجاب، مشوق توسعه این مدارس بود. سفر رضاشاه به ترکیه در خرداد 1313 و مشاهدات وی از بی‌حجابی در آن کشور، او را در پی‌گیری روند مقابله با حجاب مصمم‌ تر ساخت. رضا شاه در جریان این سفر به سفیر کبیر ایران «مستشارالدوله صادق» گفت:
«ما عقب هستیم و فوراً باید با تمام قوا به پیشرفت سریع مردم خصوصاً زنان اقدام کنیم.» 4
و در 11 آذر 1314 به محمود جم رئیس‌‌الوزرا گفت:
«نزدیک دو سال است که این موضوع ـ کشف حجاب ـ سخت فکر مرا به خود مشغول داشته است، خصوصاً از وقتی که به ترکیه رفتم و زنهای آنها را دیدم که «پیچه» و «حجاب» را دور انداخته و دوش بدوش مردهایشان در کارهای مملکت به آنها کمک می‌کنند، دیگر از هر چه زن چادری است بدم آمده است. اصلاً چادر و چاقچور دشمن ترقی و پیشرفت مردم است. 5
رضا شاه در 22 اردیبهشت 1314 «جمعیت زنان آزادیخواه ایران» را تحت ریاست شمس پهلوی به عنوان گام تازه‌ای برای پیشبرد روند بی‌حجابی در کشور تأسیس کرد. در مرحله بعد وزارت داخله برای ایجاد هماهنگی بیشتر میان لباس متحدالشکل مردان و کشف حجاب زنان، مقررات جدیدی در مورد نوع پوشش وضع کرد. سپس شاه نیز به وزرا و نمایندگان مجلس اعلام کرد که حذف حجاب زنان را آغاز کنند. در قدم اول بی‌حجابی از زنان وزرا، معاونان، وکلا و مسئولان کشور آغاز شد.
حکومت، قانون کشف حجاب را پیش از اعلام رسمی آن در 17 دی 1314، به ولایت ابلاغ کرده بود. این قانون در مرحله اجرا با مقاومتهای خونینی روبرو شد و قیام در مسجد گوهر شاد در تیر 1314 از نمونه‌های آن است.
آیت‌ الله قمی، آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری، آیت‌الله سید یونس اردبیلی، آیت‌الله سید محمد تقی خوانساری، آیت‌الله حجت کوه‌کمره‌ای و آیت‌الله میرزا محمد آقازاده از جمله مراجع وعلمای سرشناس بودند که نسبت به اقدامات رضاخان در ترویج بی‌حجابی شدیداً اعتراض کردند. بسیاری از علما و روحانیون نیز در اعتراض به کشف حجاب تبعید شدند.
در 17 دی 1314 رضاشاه با همسر و دختران کشف ‌حجاب کرده خود، در مراسم جشن فارغ‌التحصیلی دختران دانشسرای مقدماتی حضور یافت. 6 همة مسئولان کشوری که در این جشن دعوت شده بودند، طبق یک برنامه از پیش طراحی شده با همسران بدون حجاب خود شرکت کردند. رضاشاه در سخنانی در این مجلس اظهار داشت:
«باید خیاط‌ها و کلاه دوزها را تشویق کرد که مدهای قشنگ به بازار بیاورند. ما میله‌های زندان راشکستیم. حالا خود زندانی آزاد شده وظیفه دارد که برای خودش به جای قفس، خانه قشنگی بسازد. 7 »
مراسم روز 17 دی 1314 در حقیقت رسمیت بخشیدن به کشف حجاب در کشور بود. پس از آن، مطبوعات به تجلیل از این رویداد پرداختند و بی‌حجابی را آزادی زن، تجدد او و همتایی‌اش باپیشرفت و ترقی مردم اروپا تلقی کردند.
کشف حجاب در سالهای باقی مانده حکومت رضاخان اجباری بود و حجاب اسلامی مظهر عقب‌ماندگی شمرده می‌شد. به همین دلیل نیز، برداشتن چادر از سر زنان به اجبار، بخشی از وظیفه مأموران انتظامی شده بود.
کشف حجاب بسیاری از مفاسد اخلاقی در جامعه را در پی داشت و خشم بسیاری از مردم به ویژه قشر مذهبیون را برانگیخت. بسیاری از زنان مؤمنه، برای حفظ حجاب از منازل خارج نمی‌شدند و خود را در خانه حبس کردند. بسیاری نیز تلاش می‌کردند تا حجاب خود را درکوچه و خیابان، به دور از چشم مأمورین، حفظ کنند. پس از سقوط رضا شاه، ظاهراً قید اجبار از کشف حجاب برداشته شد، امّا مطبوعات حکومتی همچنان در ستایش اقدام رضاخان قلم می‌زدند و دربارة مظاهر «تمدن» و «تجددخواهی» و «عقب‌نماندن از پیشرفت اروپائیها» مطلب می‌نوشتند. برنامه کلی حکومت نیز دردورة حکومت پهلوی دوم همچنان تبلیغ بر بی‌حجابی بود و باکسانی که علیه آن اقدام می‌کردند و یا تبلیغ به حجاب در برنامه‌هایشان بود، برخورد می‌شد. این در حالی بود که تعداد بسیاری از زنان که در دورة رضاخان به اجبار از پوشش اسلامی محروم شده بودند، در دورة پهلوی دوم و در پی آزادی‌های نسبی سال‌های اول پس از سقوط رضاخان به حجاب اسلامی خود بازگشتند.



پی‌نویس

1ـ تغییر لباس و کشف‌حجاب به روایت اسناد، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ص 73.
2ـ فصلنامه تخصصی تاریخ معاصر ایران، سال اول، شماره دوم، تابستان 1376،ص 74.
3ـ فصلنامه، همان، ص 78.
4ـ کشف حجاب، زمینه‌ها، پیامدها و واکنش‌ها، مهدی صلاح، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ص 117.
5ـ کشف حجاب، همان، ص 118.
6ـ فصلنامه مطالعات تاریخی، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی،‌ج 3، ص 220.
7ـ کشف حجاب، همان، ص 140.

 


برچسب‌ها: عامل, تهاجم فرهنگی



| سه شنبه 92/2/24 | | 4:23 عصر | | هاجر عسگری |

زن گمشده امروز

سید عبدالرسول علم الهدی

از قرن نوزده، زن را مسئله کردند و به بهانه احقاق حقوق، او را از وابستگی به خانواده جدا کردند و غرور را به او هدیه دادند.

دنیای مدرن امروز به مسائلی همچون مسئله زن پیچیده شده است، که جریان فمینیسم با گروه های مختلف و آراء متفاوت برای حقوق از دست رفته زن در طول تاریخ، از دل مدرنیته برآمده و تلاش می کند. هم اکنون با زنِ مرد شده ای مواجه ایم که برای خود شغل و تحصیلات و تفریحات مستقل در هرچه بخواهد و علاقه داشته باشد، دارد. او به خود مستقل است و به هیچ کس وابسته نیست.

جامعه ایران هم به همان نسبت که به مدرنیته غرب نزدیک می شود، به مسائل آن مبتلا شده و متاسفانه در برخی موارد با راه حل های آن جوامع پیش می رود. مثلا اگر افسردگی داشته باشید و به روانپزشک مراجعه کنید، شما را به دوستی با جنس مخالف دعوت می کند! اگر زن باشید و به جامعه شناس مراجعه کنید، شما را به بیرون آمدن از محیط خانه و اشتغال در هر محیط کاری دعوت می کند و .... اما در این جامعه انقلابی از جنس اسلام شده و قرار است اسلام مسائل، نیازها، خواسته ها و پاسخ ها را در پیش روی ما قرار دهد و ما هم به بهترین وجه تبعیت کنیم.[1] هرچند تا خضوع در برابر اسلام نداشته باشیم به اطاعت بهتر نخواهیم رسید...

به نظر می رسد جامعه ایران، هم اکنون با هویت گمشده ای از زن مواجه است که نمی تواند مسائلی همچون حجاب و عفاف و علم آموزی و اشتغال زن را حل کند. این گمشدگی نتیجه تفکر در ساختار مدرنیته و جستجوی پاسخ از متن دین است. از متن دین خواسته می شود تا اشتغال زن در محیط مردانه را توجیه کند! از متن دین خواسته می شود تا ناهمگونی ارتباطات نامحرمان و اختلاط را توجیه کند!... بنابراین دیگر این حدیث زهرای اطهر(سلام الله علیها) فهمیده نخواهد شد: «برای زنان بهتر آن است که مردان را نبینند و مردان نیز آنان را نبینند.‏»[2] (مجلسی، 1404ق، ج43: 54)  یا روایت «بهترین مسجد برای زن، خانه اش است»[3](شرح من لایحضره الفقیه، ج2: 850) چگونه فهمیده می شود؟!

با توجه به روایت امام صادق علیه السلام که می فرماید:«همانا خداوند متعال ملکش را بر مثال ملکوتش خلق کرد و اساس ملکوت اش را بر جبروت اش قرار داد تا از ملکش به ملکوتش و از ملکوتش به جبروتش دلالت کند و راه پیموده شود.»[4](شیخ بهایی، 1384: 28) هر خلقتی در این جهان مادی، صورتی در ملکوت و نهایتی در جبروت دارد که جبروت را خدا قرار داده و انسان مختار باید ملکوتش را سامان دهد تا جبروتش در همین عالم مادی ظهور یابد.

مسیر تکامل همه خلایق، عبودیت پروردگار است که عبودیت جز با خشوع و خضوع در برابر او به کمال نمی رسد. هویت گمشده مرد و زن امروز هم در عبودیت ایشان است تا ملکوت شان ساخته شود. خداوند جبروت زن را بر مظهر جمال آفریده است. (ر.ک: جوادی آملی) اما از زن چه انتظاری دارد؟ « وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها»(الروم/21) و « هُوَ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِیَسْکُنَ إِلَیْها»(الاعراف/189)

زن محل سکونت و کانون آرامش خانواده است و به عبارت دقیق تر مدیر عاطفه و احساس در خانواده است که موجب شکل گیری تربیت دینی کودکان، دلبستگی شوهر به خانواده و بالاخره قوام زندگی می شود. از آنجایی که آرامش اصلی به ذکر الله است «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب‏»(الرعد/28)، زنی که در مسیر عبودیت الله باشد می تواند سکونت حقیقی و دائمی برای خانواده باشد زیرا خود را در برابر ولایت مسئول می داند که ولایت از زن، خوب شوهرداری کردن را خواسته است.[5] ولایت از زن، به حداقل رساندن ارتباط با نامحرم را خواسته است.[6] ... و او در برابر امر مولا تواضع می کند چون می داند که سعادت دنیا و آخرت اش در اطاعت مولاست که او جز خیر چیز دیگری برای بنده اش نمی خواهد.

زن در بستر زندگی اسلامی خود، وظیفه اصلی اش را عفاف برای خانواده می داند و در مسیر دستیابی به بهترین نوع انجام وظیفه، به اشتغال و تحصیل علم و معرفت می پردازد. اساسا، ظهور اجتماعی زن در ظهور عفت او در جامعه است که حتی بدسرشت ها[7] را به حیا وامی دارد. اما او الگوی رفتاری می خواهد تا تبعیت اش را به بهترین وجه متمایل کند و چه الگویی از فاطمه سلام الله علیها بهتر؛ شوهرداری کرد، تربیت نسل کرد، عبادت کرد، تعلیم احکام زنان را کرد و .... و برای ولایت با اشک و فریاد مبارزه هم کرد.

اما ....   امروز ....  

مرد دنیای امروز به دنبال زن با حیا و آرامش دهنده می گردد و زن دنیای امروز به دنبال مرد غیورِ باعفت است. تعجب آنکه مرد چشم چرانی و دوست یابی می کند تا به دلخواه اش برسد و زن خودآرایی و بی حیایی می کند تا مردش را بیابد!  ...  و شیطان به هردو می خندد  ...  و مولا بر هر دو نگران ...

 

منابع:

1.      شیخ بهایى، محمد بن حسین، منهاج النجاح فی ترجمة مفتاح الفلاح، 1جلد، حکمت - تهران، چاپ: ششم، 1384ش.

2.      جوادی آملی، عبدالله. زن در آینه جمال و جلال الهی، قم: نشر اسراء.

3.      مجلسى، محمدتقى بن مقصودعلى، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه (ط - القدیمة)، 14جلد، مؤسسه فرهنگى اسلامى کوشانبور - قم، چاپ: دوم، 1406 ق.

4.      کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط - الإسلامیة)، 8جلد، دار الکتب الإسلامیة - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.


| سه شنبه 92/2/24 | | 4:18 عصر | | هاجر عسگری |

آرایش میکنم ، پس هستم ...

 بزرگ‌ترین بازارهای مصرف لوازم آرایشی در دنیا، متعلق به کشورهای اسلامی است، به‌طوری که به گفته نهادهای اقتصادی معتبر، صنعت لوازم آرایشی در منطقه خاورمیانه، سهمی بیش از 7/2 میلیارد دلار را به خود اختصاص داده است که از این میزان، حدود 2/1 میلیارد دلار آن به زنان ایرانی اختصاص دارد.

 

استفاده بیش از حد، از لوازم آرایشی در ایران، می‌تواند دلایل متفاوتی داشته باشد. برخی کارشناسان اجتماعی، استفاده زنان ایرانی از حجاب مشکی را دلیل گرایش بیش از حد آنها به لوازم آرایشی می‌دانند و معتقدند زنان برای جبران پوشیدگی خود، تمام زیبایی خود را می‌خواهند در آرایش صورت به رخ دیگران بکشند. برخی دیگر اما تقلید از مدل‌های غربی و برخی برنامه‌های ماهواره‌ای را در این خصوص موثر می‌دانند، به طوری که به اعتقاد دکتر یحیی دولتی، رئیس مرکز آموزش و پـژوهـش‌های بیماری‌های پوست و جذام دانشگاه تهران؛ «یکی از دلایل مصرف بیش از اندازه لوازم آرایشی، تبلیغات گسترده در ماهواره است.»

 

دکتر ایمانی، عضو هیات علمی دانشگاه هم معتقد است: «اینکه نمی‌‌دانیم چگونه از فرهنگ درست آرایش استفاده کنیم، از دلایل مصرف بی‌‌رویه لوازم آرایشی در کشور است. ضمن اینکه در سال‌های اخیر رسانه‌های فراملی، مثل ماهواره، به نوعی «مد» را در خانواده‌ها افزایش داده‌اند.»

 

با وجود اینکه لوازم آرایشی هزینه‌های بالایی را طلب می‌کند، اما «رضا بوشتکوهی»، صاحب یکی از مغازه‌های بزرگ فروش مواد آرایشی در کوچه مروی تهران، در این خصوص می‌گوید: «در این مغازه محصولاتی با کیفیت‌ها و قیمت‌های مختلف عرضه می‌شود، تا بدین صورت بتوانیم همه مشتریان خود را راضی کنیم.»

 

قشر مرفه جامعه، اقبال بیشتری به لوازم آرایشی نشان می‌دهند، زیرا حضور این قشر در عرصه‌های اجتماعی، بیشتر از زنان کمتر برخوردار است، اما این به این معنی نیست که زنان فقیر به سراغ لوازم آرایشی نمی‌روند. سرپرست کمیته امداد امام خمینی(ره)، با اشاره به نتایج پژوهش انجام‌شده در کمیته امداد امام خمینی (ره) اعلام کرد: «نتایج پژوهش انجام‌شده در کمیته امداد نشان می‌دهد، بیشترین دارایی دختران مددجو، علی‌رغم فقر اقتصادی آنها، لوازم آرایش است.»

حسین انواری، البته این موضوع را ناشی از فقر اقتصادی می‌داند که مانع از شکل‌گیری اخلاق سالم و فرهنگ مناسب در این دختران شده است.

 

آرایش برای کسب شخصیت

دخترانی در این کشور پول می‌دهند، لوازم آرایشی می‌خرند، آرایش می‌کنند تا اعتماد به نفس پایین خود را در پس چهره متفاوت خود، پنهان کنند. امان‌الله قرایی‌مقدم، استاد دانشگاه و پژوهشگر آسیب‌های اجتماعی با اشاره به اینکه در ایران نحوه آرایش به عنوان معیاری برای شخصیت افراد تلقی می‌شود، می‌گوید: «براساس نحوه و نوع آرایش جوانان، شخصیت درونی و بیرونی، طبقه اجتماعی و همچنین طرز تفکر و نگرش و بینش آنان مشخص می‌شود.»

 

بررسی انجام‌شده توسط موسسه تحقیقات اقتصادی خصوصی(TMBA) نیز نشان می‌دهد نزدیک به 14 میلیون زن ایرانی شهرنشین که بین 15 تا 45 سال سن دارند هر ماه به طور متوسط هفت‌دلار صرف خرید لوازم آرایشی می‌کنند.

نسیم شبستری، روانشناس در رابطه با استفاده بیش از حد جوانان امروز از لوازم آرایش توضیح می‌دهد: «آرایش‌های تند، نشانه اعتماد به نفس پایین است. افراد خجالتی و کسانی که هنوز به خودباوری اجتماعی و شخصی نرسیده‌اند، از آرایشی استفاده می‌کنند که به تصور خودشان برایشان شخصیت می‌آورد.»

 

در خصوص علل گرایش جوانان به آرایش هنوز پاسخ مشخصی وجود ندارد. در 30 سال گذشته، هیچ پژوهش میدانی و موثری که به بررسی دقیق علت استفاده زیاد از لوازم آرایشی بپردازد، صورت نگرفته و بنابراین علت‌هایی که در این خصوص بیان می‌شود، مواردی است که به صورت موردی به اطلاع کارشناسان رسیده است. نبود پژوهش دقیق در این حوزه، اما آسیب بیشتری داشته است. آگاهی، اولین رکن برنامه‌ریزی برای مواجهه با یک مساله است و زمانی‌که علت یک موضوع مشخص نباشد، قطعا برنامه‌ریزی صحیحی نیز نمی‌توان برای آن انجام داد.

 

آرایش برای زیبایی یا زشتی؟

ماجرای استفاده از لوازم آرایشی، اما همواره به زیبایی ختم نمی‌شود. لوازم آرایش تقلبی، انواع و اقسام بیماری‌های پوستی شامل اگزما، حساسیت و گاه عفونت‌های پوستی را به همراه دارد، که به گفته پزشکان حتی می‌تواند مسمومیت‌های داخلی به همراه داشته باشد.

اگرچه تاکنون وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی که مسئول حفظ و تامین سلامت مردم است، یا نهادهایی مانند وزارت بازرگانی و گمرک که مسئولیت کنترل بازار و صادرات و واردات را برعهده دارند، به‌طور رسمی درباره میزان دقیق قاچاق گسترده لوازم آرایشی به کشور سخنی نگفته‌اند، اما رشد فزاینده اخبار دستگیری قاچاقچیان که عمدتا از سوی پلیس یا مسئولان منطقه‌ای اعلام می‌شود، به وضوح حکایت از آن دارد که قاچاق مواد آرایشی، به ویژه از نوع غیراستاندارد و تقلبی آن، در کشور شدت گرفته است.


| سه شنبه 92/2/3 | | 10:30 صبح | | هاجر عسگری |


امر به معروف و خاطره ای از صادق آهنگران

مشرق نوشت:

 

محمد صادق آهنگری، به سال 1336 در اهواز متولد شد. ربع قرن پس از این تولدِ بی سر و صدا، همه او را به نام «آهنگران» می شناختند و صدای رسا و پرطنین او، به محبوب ترین آوای میلیون ها ایرانی شده بود، خصوصا صدها هزار جوانی که لباس رزم بر تن کرده بودند.

حاج صادق آهنگران ، حجاب زنان ، دختران ، امر به معروف

 

امروز حاج صادق آهنگران، در میانه ی ششمین دهه از حیات پربار خویش قرار دارد و گنجینه ی آثار او در سال های دفاع مقدس، در قالب کتابی ارزشمند به نام«کتاب آهنگران» توسط «نشر یا زهرا» صلوات الله علیه، منتشر شده است. آن چه می خوانید، برشی است خواندنی از این کتاب ارزشمند:

 

در زمان جنگ وقتی از خوزستان به تهران می?آمدم، چون در این شهر کسی را نداشتم، بیشتر اوقات منزل «محسن قهرمانی» و «علی محسنی» بودم، که هماهنگی?های مربوط به اجرای برنامه?هایم را انجام می?دادند.

 

در یکی از همین دفعات که به تهران آمدم، همراه علی محسنی از منزلش خارج شدیم. هنوز ماشین حرکت نکرده بود، که مرد جوانی با ظاهری غیر?مذهبی جلو آمد و خطاب به من، که داخل ماشین بودم، گفت: «آهنگران، خیلی خاطر?خواتیم، می?خوایمِت»

 

ماشین حرکت کرد و راه افتادیم. پشت یک چراغ قرمز، ماشین توقف کرد. داشتم اطراف را نگاه می?کردم، که چشمم به خانمی افتاد با وضع ظاهری بسیار زننده و عملاً بدون حجاب. معمولاً به دلیل وجهه?ای که بین مردم داشتم، با دیدن صحنه?ی منکر این?چنینی دخالت نمی?کردم، اما آن روز با دیدن وضع آن خانم، به?هم ریختم و گفتم هرطور شده باید به او تذکر بدهم و امر به معروفش کنم، این?جا مملکت اسلامی است و وضع این زن، درخور کشور اسلامی نیست.

 

روزنامه?ای را که روی داشبورد ماشین بود، برداشتم و آن را تا زیر چشم?هایم، جلوی صورتم گرفتم تا مثلاً آن خانم مرا نشناسد و از ماشین پیاده شدم. در چند قدمی ماشین زن بی?حجاب بودم که او با یک نگاه مرا شناخت. 

 

سریع از ماشین پیاده شد و شروع کرد با لحنی خاص، قربان صدقه من رفتن: «آهنگران، خودتی؟! خیلی ماهی! می?دونی چقدر دوست داریم؟!» به شوهرش هم که از آن طرف ماشین پیاده شد، گفت: «می?دونی این کیه؟! این آهنگرانه! آهنگران، خیلی خوبی، خیلی خوب می?خونی، ما همه?مون مدیونتیم، اگه تو نبودی جنگ چه جوری پیش می?رفت؟» پشت سرهم از این حرف?ها می?زد. 

 

من که به اصطلاح رفته بودم او را امر به معروف کنم، با مشاهده?ی این وضعیت، سریع برگشتم و سوار ماشین شدم و به کار خودم خنده?ام گرفت.


 


| یکشنبه 91/10/17 | | 9:57 عصر | | هاجر عسگری |
<      1   2      
درباره وب


دانشجوی کارشناسی ارشدمشاوره
کلام شهیدان

سایر امکانات



بازدید امروز: 1
بازدید دیروز: 32
کل بازدیدها: 80606