سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حجاب گوهر در صدف
پیامک های حجاب

بی حرمتی به حجاب و نقش استعمار انگلیس

ایران در زمان سلسله قاجاریه فراز و نشیب های زیادی را پشت سر گذاشت و به یک کشور بحران زده و جنگ زده تبدیل شده بود. به خصوص مقارن با سلطنت احمد شاه، که فردی بی لیاقت و بی کفایت بود، هرج و مرج و آشوب تمام مملکت را فرا گرفته بود، که این هم از سیاستهای موذیانه استعمار انگلیس بود. 
استعمار انگلیس برای اجرای نقشه های خود به کسی نیاز داشت که دارای خصوصیات ویژه ای باشد که بتواند نقشه های آن دولت را مو به مو اجرا نماید. این شخص باید فردی بی محتوا و خالی از تربیت دینی و ملی بوده و در عین بی سوادی و ناآگاهی سری پرباد و روحی متکبرانه و قلدر مآبانه و جاه طلب و خالی از شرافت و جوانمردی و پر از ریاکاری و نفاق و دروغ پردازی داشته و بیگانه پرست و منفعل در مقابل مظاهر تمدن غرب، اسیر عقده حقارت درون، کینه توز و حسود...باشد. 1 
بد نیست علت انتخاب رضا خان توسط انگلیسی ها را با مروری بر زندگی و نحوه تربیت او بدانیم. رضا خان فرزند افسری سواد کوهی بود و مادرش از تبار قفقازی بود. او از اوان کودکی در محیط قزاقخانه و نظامی بزرگ شده و به آن عادت کرده بود. 
رضا خان از دوران کودکی تحت تعلیم و تربیت خانواده ای قزاق قرار داشته و از سن پانزده سالگی نیز خود وارد این نیروی نظامی شده و تحت سرپرستی فرماندهان روسی که در زورگویی و دیکتاتوری و خوی حیوانی و دور بودن از رفتار و منش انسانی مشهور بودند تربیت شده...2 رضا خان نه در دامان خانواده و نه در زمان قزاقی هیچ تربیت دینی و مذهبی نیافته بود. او عادت به مشروب خواری داشت... زبانی فحاش و دستی متجاوز داشت. 3 
سرانجام رضاخان بعد از چهار سال سلسله قاجار را برمی اندازد و در سال 1304 به سلطنت می رسد و دوره سیاه دیکتاتوری پهلوی آغاز می شود. 
روند بی حجابی و تغییر لباس در دوران رضا خان با پی گیری زیاد و نقشه های حساب شده به جلو رفت و استعمارگران پله پله به مقاصدشان می رسیدند. با تبلیغات وسیع و همه جانبه و با انواع و اقسام دسیسه‌ها زن را از پشت پرده حجاب به محیط اجتماع ، سینما ها ، تئاتر ، پارکها، مجالس جشن، انجمن های دفاع از زنان...کشاندند. ارزشها و هویت زن ایرانی را یکی پس از دیگری به حراج گذاشتند و او را از خانه جدا کرده و به بازار کار و کارخانه کشاندند. 
زنان در این دوره ورود به قلمرو های آموزشی و نیروی کار را آغاز کردند. در صنایع و تعداد نامعلومی در ادارات و مغازه ها کار می کردند...مزدشان بسیار ناچیز و از مزد مردها کمتر بود. ساعتهای طولانی در شرایط نامطلوب به کار می پرداختند...زنان از حق رای واقعی برخوردار نشدند. 4 اکثریت زنان در مشاغل صنعتی و خدماتی بودند، مزد کمی می گرفتند و شرایط کارشان دشوار بود. در کارخانه ها در حد گسترده ای کارگران زن مورد سوء استفاده جنسی قرار می گرفتند، فساد به حدی بالا گرفته بود که دختران حاضر به کار در کارخانه ها نبودند چون به دختران کارخانه ای معروف می شدند. 5 
نقشه استعمار بسیار دقیق و حساب شده بود. از تمام نقاط ضعف و کاستی ها به بهترین وجه به نفع مقاصد خویش استفاده می کرد. مدافعان کشف حجاب برای افکار سازی در جامعه از شگردهای مختلفی استفاده می نمودند و متأسفانه به دلیل به حاشیه رفتن تعالیم دین و مبارزه بی امان و سرکوب روحانیت بوسیله رضا خان، دست استعمارگران برای به سخره گرفتن و شبهه انداختن در مسایل اسلامی باز بود. برای زمینه سازی کشف حجاب پیشگامان و مدافعان این مسئله به لزوم حضور زن در جامعه اشاره داشتند و همواره به برخی از نا هنجاریهای جامعه در برخورد با زنان استفاده می کردند. در آن دوران برای قبولاندن این مسئله بویژه در بین زنان ، ما شاهد فعالیتهای گسترده ای در عرصه های مختلف هستیم. از الگو سازی گرفته تا فعالیت مطبوعات و نیز ایجاد سازمانها و کانونهای زنانه و طرفدار حقوق زنان ، اما مطبوعات بیشترین زمینه سازی را برای کشف حجاب از طریق مقالات خود داشتند...وجود کلوپ های تفریحی که متعلق به وابستگان دربار بود نیز در فرهنگ سازی حضور آزار زن نقش داشتند.6 
رضا خان که متعهد به اجرای سیاستهای استعماری بود ، در مدتی کوتاه پس از تاجگذاری شروع به حمایت و گسترش کانونها و انجمنهای بانوان کرد. کانونی بنام کانون بانوان تاسیس کرد(1314) و ریاست این کانون بعهده صدیقه دولت آبادی، یکی از غرب دوستان مشهور قرار داده شد. 7 دولت آبادی از جمله زنانی بود که چند سال قبل از کشف حجاب رسمی، بی حجاب از خانه خارج شد. در وصیت نامه دولت آبادی آمده: در مراسم تشییع جنازه ام حتی یک زن با حجاب شرکت نکند. 8 زنانی را که با چادر بر سر مزار من بیایند هرگز نمی بخشم. 9 
رسالت این کانون که تحت حمایت و هدایت دولت بود گسترش فرهنگ بی حجابی بود. برنامه ریزیهای بسیار دقیق و حساب شده ای که استعمار پله پله پیش می برد مبانی و اعتقادات یک ملت بافرهنگ و ریشه دار را نشانه گرفته بود و با بررسی اطلاعات جمع آوری شده توسط ایادیشان از مذهب اسلام، نوع حساسیت های دین نسبت به مسائل اجتماعی و فرهنگی و... و همچنین بررسی خلق و خوی ایرانی و طرق نفوذ، تیشه به ریشه این مملکت زدند. پس از دوران مشروطیت و اوایل سلطنت رضا شاه و به قدرت رسیدن گروهی از طرفداران غرب، روند نوگرایی و تجدد خواهی شکل تازه ای به خود گرفت و کم کم عقده های محبوس در سینه غربزدگان گشوده شد. شعرایی چون عارف قزوینی و ایرج میرزا اشعاری در مخالفت با سنن دینی و حجاب سرودند و برخی از نویسندگان، علما و دین را به باد ناسزا و مسخره گرفتند.10 
رضا شاه با سرکوب نیروهای مخالف و با اتکا به دول بیگانه ، به امیال و اهداف خویش جامه عمل می پوشاند و از مهره ها و سرسپرده های متعدد برای پیشبرد مقاصدش استفاده می کرد. وزیر مقتدر رضا شاه، عبدالحسین تیمورتاش، که نقش بسزایی در تحکیم پایه های حکومت وی داشت، از مردان فاسدالعقیده و فاسدالاخلاق بود که در طعن به اعتقادات دینی از کسی واهمه نداشت و در زمینه سازی کشف حجاب در ایران از پیشگامان به حساب می آمد. او تحصیل کرده سن پترزبورگ و مسکو بوده و فردی عیاش و بی دین و قدرت طلب و به شدت غرب گرا به شمار میرفت 
گسترش فحشا از راه امور به اصطلاح فرهنگی از جمله مشغولیات مهم تیمورتاش بود. تیمورتاش با پیوند زدن روشنفکری دنیای غرب با تجدد گرایی داخلی، سعی در آشنایی زنان ایرانی با غرب گرایان دیگر کشورها داشت.11 از جمله این موارد، برگزاری کنگره زنان شرق بود که چند نفر از زنان عرب بی حجاب در آن کنفرانس حضور داشتند. 
افرادی نظیر تیمورتاش، فروغی، علی اصغر حکمت، نه تنها زنان و دختران خود را بدون حجاب در مجامع ظاهر می کردند بلکه بشدت بدنبال اجرای پروژه کشف حجاب در کشور بودند. 

بی حجابی در سایر ملل در زمان رضاشاه

تغییر لباس و کشف حجاب در عصر رضاشاه امری نبود که مختص به ایران داشته باشد بلکه در کشورهایی مانند ترکیه و مصر و افغانستان و الجزایر و عراق و پاکستان...نیز از این تهاجم فرهنگی در امان نمانده بودند. پس نمی توان گفت حرکت و تامل رضاخانی علت اصلی تحولات لباس زنان و مردان ایران بوده، بلکه این ثمره تلاش چندین سده عوامل استعمار و اروپاییان بوده و رضاشاه تنها یک مجری و عامل دست نشانده بوده است. 
در مصر اولین نهضتی که به عنوان آزادی زنان صورت گرفت در اواخر سلطنت اسماعیل پاشا بود، او شیفته سلوک غربیان و تحصیل کرده اروپا بود. یکی از قلم بدستان مزدور روزگار پاشا که در زمینه نهضت آزادی زنان فعالیت داشت قاسم بیک بود که این جمله از اوست: شرط هر تحولی رفع حجاب است.12 در الجزایر نیرو های اشغالگر فرانسه مبارزه عظیمی را علیه حجاب و بخصوص چادر شروع کردند...آنها ماموریت داشتندکه اصالت ملی و دینی الجزایر را نابود کنند. 
هر چادری که دور انداخته می شود افق جدیدی را که تا آن هنگام بر استعمارگر ممنوع بود در برابر او می گشاید. با هر چادری که رها می شود گویی جامعه الجزایر خویشتن را به مکتب ارباب تسلیم کرده...13 
در افغانستان هم بعد از بازگشت امان الله خان از سفر اروپا در سال 1927، فکر ترویج بی حجابی پایه ریزی شد و در ترکیه نیز پس از به قدرت رسیدن مصطفی پاشا(آتاتورک) مبارزه جدی و همه جانبه ای را بر علیه اسلام و مظاهر اسلامی آغاز کردند. 

رضاشاه و سفر به ترکیه

وقایع نگاران از سفر رضاشاه به ترکیه به عنوان نقطه عطفی در حکومت پهلوی اول و عامل اساسی جلب توجه وی به موضوع کشف حجاب یاد می کنند...در ترکیه مقامات این کشور مرتبا در گوش رضاشاه زمزمه می کردند که لازم است در ایران نیز مانند ترکیه کشف حجاب صورت پذیرد...بلافاصله پس از بازگشت از سفر ، رضاخان در تدارک کشف حجاب برآمد.14 
رضاشاه در تحلیل خود از کشف حجاب در ترکیه می گوید: اصلا چادر و چاقچور، دشمن ترقی و پیشرفت مردم ماست. درست حکم یک دمل را پیدا کرده که باید با احتیاط به آن نیشتر زد و از بینش برد.15 
بسیار بجاست که چند نقل قول از مخبرالسلطنه هدایت، وزیرالوزرائ رضاشاه، در کتاب خاطرات و خطرات ذکر کنیم: 
مجالس نشاط، لولیدن مرد و زن در بساط، انبساط می آورد و نفس را انتعاس می دهد...فکر تشبه به اروپایی ها از آنجآنکاربه سر پهلوی آمد.16 
سفر ترکیه آنقدر موثر بود که رضاشاه را شیدا کرده بود .او ابراز ناراحتی می کرد که: از وقتی که به ترکیه رفتم و زنهای آنان را دیدم که پیچه و حجاب را دور انداخته و دوش به دوش مردها کار می کنند دیگر از هر چه زن چادری بود بدم آمده است.17 

رضاشاه و قانون کشف حجاب

17 دی، روزی که کاسه صبر استعمار بسر آمد. استعمار از طریق عوامل داخلی خود حدود یک قرن تلاش نمود با شیوه های مختلف زن ایرانی را از پرده عصمت و عفت بیرون آورد. این تلاشها مخصوصا در زمان رضاشاه شدت یافت. اما توده های مردم بی توجه به اینگونه تبلیغات همچنان سنتهای خود را حفظ می کردند. استعمار بیش از این تحمل نداشت. زیرا کشورهای افغانستان و ترکیه نیز مدتها قبل از آن حجاب زنان را برداشته و با فرهنگ غرب تطبیق پیدا کرده بودند.18 بالاخره در 17 دی ماه 1314 فانون اجباری کشف حجاب به تمامی نقاط کشور ابلاغ شدو از حضور زنان با حجاب در معابر و مجامع عمومی جلوگیری میشد. 
به دستور شاه جشن فارغ التحصیلی در دانشسرای دختران برگزار شد. در این جشن تمام معلمان و محصلین و نیز زنان مدعو می بایست بدون حجاب حضور یابند. همسر و دختران شاه نیز برای اولین بار آشکارا بی حجاب در مراسم شرکت کردند.19. در این مراسم رضاشاه اظهار داشت: بسیار مسرورم از اینکه می بینم زنان به حقوق و مزایای خود نایل شده اند...ما با هوچی بازی و تعصبات خشک نمی توانیم کاروان ترقیات مملکت را عقب نگه داریم. زن باید از این چادر سیاه آزاد شود.20 . از آن روز به بعد یعنی 17 دی ماه 1314، اقدامات ضد اسلامی و دینی با انواع و اقسام ظلمها و جنایتها آغاز شد و تمام نیروهای نظامی اعم از لشکری و تیپها و ادارات دولتی و وزارتخانه ها و وزرای آنها و نیروهای انتظامی اکثر وقت و سعی خود را صرف اجرای این پروژه استعماری کردند. 
مطبوعات و مجلات عمل شاه را یک نقطه عطف در تاریخ زنان دانسته و اقدام رضاشاه را یک اقدام بزرگ تاریخی نامیدند. متعاقب آن واقعه، روزنامه ها عکسهایی از زنان بی حجاب را منتشر کردند و تلاش برای تغییر لباس زنان از صورت سنتی به شکل اروپایی صورت پذیرفت. خیاطان و طراحان نمونه های جدیدی از لباس ارائه می کردند. روزنامه ها نیز زنان را در جریان مدهای جدید قرار می دادند.21 مطبوعات صراحتا در خصوص بی حجابی و حضور آزاد زنان در تمامی محیطها و نوع تغییر زندگی ایرانی، نوع لباس و حتی خوراکهای ایرانی و نحوه غربی شدن، مقالاتی را ارائه می کردند و با گرفتن عکس از مجالس مختلط جشنها و مدارس و چاپ آنها در روزنامه و مجلات قصد داشتند تصاویر زنان بی حجاب را نشان دهند و دیگران را تشویق و ترغیب به این امر نمایند. اسفبارتر از همه ، معرفی زنان هنرپیشه خارجی به عنوان سمبل زنان آزاد و بصورتی احترام انگیز و قابل ملاحظه با لباسهایی که از نظر بیشتر زنان ایرانی عجیب و غریب می نمود، بود.22 
به موازات مطبوعات موجی از رمانهای عاشقانه و جنایی به بازار هجوم آورد و ترجمه داستانهای عشقی رونق زیادی گرفت. حضور زنان بی حجاب در صحنه نمایش و هنرپیشگی متداول گشت. یکی از روزنامه های اروپایی در تاریخ 1931(18مهر 1310) چنین می نویسد: زنان ایرانی که چادر را از سر برداشته اند اکنون هنرپیشه می شوند...حالا یک دسته از هنرپیشگان مرد و زن با ذوق وطن پرستی تصمیم گرفته اند که یک تئاتر دائمی افتتاح کنند.23 باشگاه‌ها و کلوپ‌ها هم در این جریان و تشویق جوانان موثر بودند. از جمله باشگاه افسران و کلوپ ایران جوان صحنه بسیاری از رویدادهای زشت و ناپسند بود. 
ماجرای کشف حجاب به قدری زشت و زننده بود که هیچ زن محجبه ای در کوچه و خیابان امنیت نداشت. پاسبان ها و ماموران حکومتی هر زن باحجابی را که در معابر می دیدند تعقیب کرده و گاه تا داخل خانه و پستو ها می رفتند تا چادر و روسری را از سر او بکشند. عده ای از زنان مضرزوب شدند، بعضی بچه های خود را سقط کردندو عده ای زیادخانه نشین شدند. ارعابی که رضاخان با قلدری و دیکتاتوری و با پشت گرمی استعمارگران ، در دل مردم ایجاد کرده بود جای هیچ قیام و فریادی را نگذاشته بود و هر ندای ظلم ستیزی را به بدترین شکلی در گلو خفه می کردند. قیام مسجد گوهرشاد، اعتراض مرحوم شیخ محمد تقی بافقی و هجرت تعدادی از روحانیون از جمله این اعتراضات بودند. 
کشف حجاب در کشور ما یک حرکت استبدادی و قلدر مابانه بر علیه فرهنگ و ارزشهای اسلامی و دینی کشور بود. استعمار می دانست که زن در جوامع رکن و نقش اصلی را دارد و مسلما با تزلزل و خلل در جایگاه زن ، تزلزل در دیگر ارکان جامعه امکان پذیر است...متاسفانه رژیم پهلوی با کشف حجاب به عنوان یکی از مولفه های مدرنیزم به اولین سنگر مقاومت یعنی زنان آسیبهای فراوانی وارد آورد...و افراد لاابالی نظیر حکومت گرایان و وابستگان رژیم پهلوی و خانواده رضاشاه و گروههای ربابی مسلک و روشنفکران که تحت تاثیر استعمار غرب بودند از این مسئله سود می بردند...بیشترین بهره برداری، نصیب استعمار غرب شد. عوض شدن مدل زندگی افراد، مصرف کردن کالاهای غربی، تبدیل شدن ایران به بازار بزرگی برای مصرف کالای غربی و سرازیر شدن سود سرشار بسوی کمپانی های غربی... 
استعمار علاوه بر تغییر در پوشش افراد، فرهنگ را نیز تغییر داد و زمینه وابستگی اقتصادی و فرهنگی و سیاسی را به غرب فراهم کرد.24 
هانری لابوچر نماینده مجلس انگلیس به این حقیقت اعتراف کرده ، می گوید: ما بدون استثنا بزرگترین راهزنان و غارتگرانی هستیم که تا بحال کره زمین بخود دیده است. ما بدتر از سایر جهانیان هستیم زیرا علاوه بر آن صفات، موذی و منافق نیز می باشیم. ما به چپاول می بریم و همیشه آن غارت را به خیر و صلاح جهانیان وانمود می نماییم.25 
غربیان و استعمارگران بعد از دوره رنسانس و جنگ جهانی اول، دید و طرز تفکر دیگری به خود گرفته و به همه چیز به دید سرمایه داری می نگریستند و تمام ابزارها را در خدمت سرمایه داری و منفعت طلبی فردی بکار می گرفتند. یکی از بهترین و برنده ترین مولفه های استعمار استفاده از زنان بوده و هست. زن مظلوم ترین قربانی سرمایه داری غرب و در عین حال برنده ترین سلاح دست همین سرمایه داری است.26 
در واقع پروژه های بد حجابی که در جامعه امروز است، ادامه همان پروژه کشف حجاب رضاخانی و استعماری است. 
در طی سالهایی که از انقلاب اسلامی می گذرد، دشمنان، این ملت را به حال خود نگذاشته اند و با تمام قوا به صورت فرهنگی، نظامی، اقتصادی و سیاسی ما را مورد هجوم قرار داده اند. ما هنوز نتوانسته ایم به صورت ریشه ای و بنیادی بر روی مسئله حجاب و پوشش کار کنیم. 
اگر با دیدی باز و جستجوگر به فرهنگ بدحجابی زمانه خود بنگریم، همان دستان استعمار و سرمایه داری را در توطئه ها و تهاجمات فرهنگی می بینیم. تنها فرقش این است که این بار استعمار غرب از سلاح های متنوع تری مثل گسترده کردن فعالیتهای اینترنتی و ماهواره ای ، پخش فیلم، سی دی و نوارهای مبتذل، ترویج لباس و مدل های مو و صورت و حمایت از مطبوعاتی که در راستای اهداف غربی و الحادی قلم می زنند، به میدان آمده و هدف آنها سست کردن و تخریب ارزشهای اسلامی و ملی و دینی و دور کردن جوانان از مبانی اعتقادی و مذهبی است که به این موضوع سردمداران کفر و فساد مکررا اعتراف نموده اند. 

پی‌نوشتها:

1. مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، ص48 
2. مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات ، تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، ص 55 
3. تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، ص 56 
4. فوران جان، تاریخ تحولات اجتماعی ایران از صفویه تا سالهای پس از انقلاب اسلامی، ص 359 
5. فوران جان، تاریخ تحولات اجتماعی ایران،ص 503 
6. گفتگو با موسی حقانی، ص 71 
7. مرکز بررسی اسناد تاریخی، تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، ص 81 
8. ماهنامه حوراء ، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، ش 4، ص 40 
9. سالار زنان ایران، منصوره پیرنیا، شرکت انتشاراتی مهر ایران، واشنگتن1374، ص 68 
10. زیبایی نژاد محمد رضا، سبحانی محمد تقی، درآمدی بر نظام شخصیت زن در اسلام، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، ج1 ،دارالثقلین قم، چ اول 1379، ص 152 
11. زیبایی نژاد محمد رضا، سبحانی محمد تقی، درآمدی لر نظام شخصیت زن در اسلام، ص153و 154 
12. مرکز بررسی اسناد تاریخی، تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد،ص 79 
13. فانون فرانتس، نورعلی تابنده، سال پنجم انقلاب الجزایر،ص 44 
14. زیبایی نژاد محمد رضا، محمد تقی سبحانی، درآمدی بر نظام شخصیت زن در اسلام، ج1، ص 157و158 
15. موسسه فرهنگی قدر ولایت، حکایت کشف حجاب 1و2، ص 22 
16. حکایت کشف حجاب 1و2، ص 22 
17. حکایت کشف حجاب 1و2، ص 
18. توانا مرادعلی، زن در تاریخ معاصر ایران،ج 1،ص 268و269 
19. زن در تاریخ معاصر ایران ، ج1، ص 268و269 
20. زن در تاریخ معاصر ایران، ج 1، ص 267 و 268 
21. کوماری جای واردنه، مبارزات زنان ایران، ترجمه کاشفی، ش 1، ص 105 
22. حکایت کشف حجاب، ج 1و2، ص 26 
23. خسرو معتضد، اشرف از سرای سنگلج تا سریر سلطنت،ص 145 
در آمدی بر نظام زن در اسلام، محمد رضا زیبایی نژاد و محمد تقی سبحانی، ص 156 
24. گفتگو با موسی حقانی، مجله زن شرقی، 1382 ش 12، ص72 
25. کتیرایی محمد، فراماسونری در ایران،ص150، به نقل از کتاب:تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، ص 43 
26. حداد عادل غلامعلی، فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، ص 34


| پنج شنبه 91/10/7 | | 9:0 عصر | | هاجر عسگری |

چرا معمولا تا پای بحث حجاب و بد حجابی پیش می اید پای استعمار و برنامه ریزی استعمار برای کشورهای اسلامی را به میان می آورید ؟ حجاب چه ارتباطی به استعمار دارد ؟ چه نفعی از بی حجابی یا بد حجابی یک زن در کوچه پس کوچه های تهران به استعمار می رسد ؟ آیا بهتر نیست این مقوله رو از دید شخصی افراد بنگریم تا ارتباط بی مناسبتش به استعمار ؟

حجاب یک مقوله چند بعدی با تاثیری بسیار بالا ست . حجاب که در اسلام مفهومی فقهی و تکلیفی شرعی است به دلیل جنبه های مختلف فردی - اجتماعی و بعنوان یکی از قوی ترین و تاثیر گذار ترین نماد زن مسلمان مورد توجه حکومتهای استکباری قرار گرفته است .
دیدگاه سیاسی و استعماری و نیز منافعی که غرب از این رهگذر بدان مینگرد بسیار قابل تامل است .
به گونه ای که صرفا مبارزه با حجاب از میان تمامی احکام و واجبات شرعی مسلمانان ، موجب رونق بسیار برای غرب است بویژه در صنعت مد، لوازم آرایشی و مصرفی و نیز قاچاق زنان .
در حوزه مسائل سیاسی نیز غرب به این نتیجه مهم دست یازیده که برای نفوذ و تبدیل یک کشور به بازار مصرف و مستعمراتی بی دردسر و با حداقل هزینه ، باید ابتدا فرهنگ مذهبی آنرا استحاله نمود و به شکستن نمادهای مهم دینی ، اجتماعی و سنتی آنان پرداخت به گونه ای که پس از مدتی دیگر نیاز به هیچ تهاجمی نه از نوع نظامی و نه از نوع فرهنگی نباشد بلکه مردم خود با رغبت و اشتیاق به کناره گیری از نمادهای دینی بپردازند .
در میان نمادهای اصیل اسلامی ، حجاب به عنوان عاملی چند سویه که هم زن و هم مرد مسلمان و هم فرد و هم جامعه اسلامی از آن منتفع می شوند بسیار حائز اهمیت است .
پاکی و سلامت جنسی جامعه اسلامی در گرو حجاب زن و حفظ نگاه مرد است لذا اگر عامل اول ازمیان برود بخودی خود ، کنترل عامل دوم از دست غالب افراد خارج شده و همت جامعه بجای قرار گیری در راه رشد و تعالی همه جانبه و مثبت ، معطوف به مسائل جنسی و جاذبه های جنسی طرفینی خواهد شد .
تمامی برخوردهای جنسی - اعم از نگاه ، ارتباطهای نامشروع و ...- جامعه را از اتفاقات و اندیشه در خصوص آینده کشور و جامعه و پیشرفتهای علمی و ایستادگی در مقابل غارت و اشغال و ظلم و .... جدانموده و تنها در فکر ارضای شهوانی و یا مصرف گرایی و ... سوق خواهد داد .
و این حالت مطلوبترین زمان برای غارت بی سروصدای منبع و سرزمین و مال و ناموس مسلمانان است .
تا زمانی که زن محجبه و پوشیده و عفیف باشد و مرد نیز اهل عفاف و غض بصر ، نه نگاه آلوده ای و نه ارتباط خارج از چارچوب شرع رخ خواهد داد و نه ذهنی بجای تفکر پیرامون خود و جامعه اش ، مشغول جاذبه های جنسی و لاابالیگری خواهد بود و این نقطه قوتی است که از پس حکم شرعی و دینی حجاب و عفاف و غض بصر در جامعه اسلامی وجود دارد و استعمار در صدد تضعیف آن است .
اصولا دین و اعمال دینی از نظر استعمار قابل مقابله نیست مگر اینکه باورها و اعتقادات و اعمال مذهبی به گونه ای باشد که مانعی در برابر خواست استعمار ایجاد نماید .
اعمال مذهبی اگر در حدود رفتن یک روز در هفته به کلیسا و یا برپایی جشنهای مذهبی بی تاثیر و یا حتی حج و زیارت بی برائت باشد ، مشکلی در راه اهداف استعمار ایجاد نمیکند لذا نه در سرزمین خود و نه در سرزمینهای دیگر با آن مقابله نخواهند نمود اما اگر باور یا حکمی ، مانع اهداف آنان باشد در کشوری که مانع ایجاد نموده به طرق مختلف در صدد از میان بردن آن حکم برخواهند آمد و بهترین راه برای این کار‌، تهاجم فرهنگی است به گونه ای که باور و فرهنگ مردم را در جهت پشت پا زدن به آن حکم و عدم التزام به اجرای آن ، تغییر دهند . مبارزه با حجاب - به عنوان عاملی قوی ، محکم و چند سویه در جهت حفظ سلامت و پاکی جامعه و دوری از فساد و فحشا - بخشی از برنامه استعمار در نفوذ و ترویج فحشاست زیرا در جوی آلوده به فحشاست که نیروی توانمند ،قوی ، اندیشمند ، پویا و غیرتمند جامعه تمام یا بخش عمده ای از توان و امکاناتش را در راه ارضای شهوات و نیازهای کاذب بکار خواهد گرفت و ذهن و اندیشه و همت و غیرتش از مسائل مهم پیرامونش و آنچه از سرزمین و حال و آینده اش به یغما می برند به آچه برایش به عنوان نیاز از طریق استعمار تعریف شده ، معطوف خواهد شد و کدام لشکر کشی و ابزار نظامی ، توان انجام چنین اموری با این بازده بالا و مخارج سبک و بدون بازخورد منفی برای استعمار مانند هجمه فرهنگی به همراه خواهد داشت ؟ جدایی نسل جوان از آموزه های دینی - که حجاب یکی از آنهاست - بهترین وسیله برای تسلط بر مغزها و اعتقادات و مال و سرزمین و ... است و چرا برای استعمار مبارزه با این فرهنگ ، ارزشمند نباشد و چرا به آن نیاندیشد و چرا چنین موقعیتی را از دست بدهد ؟ این همان زنجیره مهم و قوی ایی است که حجاب را به استعمار گره میزند و مبارزه با آن را به عنوان یکی از بارزترین شعائر دینی به منظور شکستن سد محکم و سترگ اعتقادات دینی جوانان ، در دستور کار او قرار میدهد .
از نظر استعمار تا زمانی که جوانان یک سرزمین ، سر در گریبان علم و اندیشه و کار و تولید فرو برده باشند مسلما در مقابل اشغال نظامی یا فرهنگی کشورشان و غارت و ریاست دیگران برخود ، عکس العمل نشان داده و مقابله خواهند نمود امااگر جوانان سر در گریبان شهوت و فساد فرو برده باشند تمام همتشان را در همان راه مصروف نموده و از حوادث و مسائل پیرامونشان غافل شده و اهمیتی جز برای امیال نفسانی قائل نیستند ، لذا برای تحقق این امر و تامین منافع استعمار ، باید فساد و فحشا در میان جوانان رواج یابد و موثر ترین و اصلی ترین و مهمترین ابزار فحشا ، زنان هستند که آنهم تا زمانی که محجبه اند راه را بر ای ایجاد فساد و ترویج فحشا می بندند بنابراین باید آنان را از حجاب جدا نمود و این کار از دو راه انجام میگیرد : یکی کشف حجاب اجباری و دوم کشف حجاب اختیاری ، دومی هر چند زمان بر است اما بیشتر و بهتر و طولانی مدت تر ، اهداف استعمار را تامین خواهد نمود ، بنابراین برنامه ریزی برای تغییر ذائقه فرهنگی جامعه مسلمان و بویژه زنان و دختران جوان باید در اولویت برنامه ها قرار گیرد ، این برنامه ریزی حدود صد سال پیش (1)انجام شده و اکنون این تغییر ذائقه را در میان برخی از زنان و دختران جوان که بیشتر تحت تاثیر رسانه های غرب هستند میتوانید ببینید .
حال برای اثبات این مدعا میتوانید به گرفتن آماری از اطلاعات سیاسی و اجتماعی بین دو گروه از جوانان بپردازید تا ببینید کدام گروه نسبت به جو سیاسی و بینش و نگرش و بصیرتی که در خصوص تحولات کشور و منطقه و جهان باید داشته باشند ، آگاهی و عکس العمل مناسب و معقولی نشان میدهند ؟
گروهی که بد حجابند عمده ی دیدگاه سیاسی و اعتراضاتشان به همان جریان فکریشان باز میگردد یعنی خواستار آزادی مطلق پوشش در جامعه هستند و عموما تحولات سیاسی و منطقه ای و جهانی و ... را هم بی ربط به خود و کشورشان می بینند و این دقیقا همان نگرشی است که استعمار برای ایجادش زحمت کشیده و این هم ثمره اش. اما خوشبختانه این بذر در نگرش و رفتار و وجود بسیاری از جوانان ، جایگاهی برای رشد نیافته و آنان نسبت به آینده اعتقاد و سرزمینشان و دیگر مسلمانان جهان حساسند.

_____________________________
(1)- ر. ک : خاطرات مستر همفر ، صص 77- 98
لینک بحث اصلی :
http://www.askquran.ir/thread28724.html


| پنج شنبه 91/10/7 | | 8:17 عصر | | هاجر عسگری |

                                     به راستی حجاب چیست؟ و چرا استعمارگران این همه از ان می هراسند و هر ساله سرمایه گذاری های آن چنانی می کنند تا حجاب را از جامعه اسلامی بر گیرند و بی بند و باری را جایگزین آن سازند؟

همان طور که گفته شد ، حجاب همچون سدی محکم در برابر تهاجمات فرهنگی استعمار گران قرار می گیرد و نمی گذارد که سیل وحشتناک تهاجمات، ارزش و شخصیت زن را با خود ببرد و زنان بی شخصیت و نیمه عریان را شخصیت دهد و آزاد بگذارد، انهایی که مورد نفرت مردمند. حجاب می گوید زن نباید بازیچه دست های ناپاک شود؛‌ چرا که او صاحب شخصیت والاست.

در راستای زمینه سازی برنامه های استعمار ، رضاخان مجری طرح بی حجابی در ایران شد ، آن هم با توسل به زور و خشونت . رضاخان بعد از برگشت از ترکیه سعی داشت تا به طور صد در صد آداب و رسوم غربی را در ایران پیاده کند و در راه رسیدن به این هدف هر مانعی را از سر راه بردارد .

برای رسیدن به این هدف مقدماتی لازم بود، وی برای  شروع برنامه های  کشف حجاب ، مجالس و جشن هایی را در تهران بر پا کرد که بعدها به دیگر نقاط ایران سرایت کرد. این جشن ها همگی در راستای کشف حجاب ترتیب داده شده بود. اما چون حجاب در بین مردم از قدمتی طولانی برخوردار بود و در زندگی مردم ریشه دوانده بود، این گونه جشن ها و برنامه ها در ابتدای امر چندان موفقیتی بدست نیاورد، تا اینکه در 27 دی ماه سال 1314 شمسی در دانشسرای مقدماتی جشنی بر پا شد و رضاخان به همراه زن و دختران خویش که بی حجاب بودند، در این جشن شرکت کرد و سعی کرد که با این کار بی حجابی را در نزد مردم امری نیک جلوه دهد.

از طرفی وزرا و وکلا نیز زنان خود را به صورت بی حجاب در این جشن شرکت شرکت داده بودند. در این جشن این طور عنوان شد که تاکنون نصف جمعیت در آمار جمعیت ایران لحاظ شده است؛ چون آنها در پرده به سر می برده اند.

و این گفته یعنی کشف حجاب برای در نظر گرفتن حقوق زنان. رضاخان سخنرانی کرد و همه را به کشف حجاب تشویق نمود و قرار شد که جشن های دیگری هم ترتیب داده شود تا بیشتر در مورد کشف حجاب سخن گفته شود و چون این گونه جشن ها در توده مردم اثر نداشت و چندان موفقیتی به دست نیاورد، کار به تهدید و شکنجه کشید تا جایی که مامورین شهربانی پست ترین کارها را در این راه انجام دادند.

هنوز موضوع کشف حجاب مطرح نشده بود که مردم مشهد به نشانه اعتراض و مقاومت در سال 1314 جلسات متعددی را بر پا کردند. روحنیون پیش قدم شدند و این کار دولت را مقابله با اسلام قلمداد کردند.

در راس آنها فردی به نام آقا شیخ تقی معروف به بهلول بود که همه او را می شناختند . وی در رابطه با حجاب سخنرانی پر شوری علیه دستگاه حکومتی انجام داد.

وی از 16 مرداد سال 1314 تا 29 دی ماه همان سال جلسات متعددی را در مسجد گوهرشاد برگزار نمود. مردم را دعوت کرد و نسبت به دستگاه حکومتی اعتراض نمود  و مردم را از خطر بی حجابی آگاه نمود که این کار وی مردم را علیه دستگاه حکومتی به شورش واداشت.

مامورین وی را دستگیر نمودند و به پاسگاه حرم بردند، اما با درخواست مردم و اعتراض آنها، وی آزاد شد، بعد از آزادی به منبر رفت، در همین موقع (احتشام رضوی) نماینده آستان قدس خود را به منبر رساند و با شور و هیجان با مردم سخن گفت، به طوری که مردم تحت تاثیر سخنان وی قرار گرفتند و گریستند. مامورین صحن را محاصره کردند و اجازه ندادند کسی وارد شود.

در این درگیری که بین مردم و مامورین در گرفت، 25 نفر جان خود را از دست دادند. فردای آن روز مردم به عزاداری پرداختند، مامورین نظامی اطراف مسجد گوهرشاد جمع شدند و هنگام غروب مسلسل ها به کار افتاد و عده زیادی به شهادت رسیدند و بدین ترتیب بزرگترین فاجعه در مسجد گوهر شاد رقم خورد.

در مشهد مقدس صبح روز جمعه 10 ربیع سال 1354 قمری مصادف با 20 تیر 1314 شمسی مردم را متفرق ساختند و 100 نفر کشته و زخمی شدند.

شنبه یازدهم ربیع مردم در مسجد با چماق و بیل و داس برای دفاع جمع شدند، زنان وسط مسجد گوهر شاد چادر زده و حاضر بودند. مسلسل های سنگین بالای مسجد و عده ای مزدور داخل مسجد بودند. در نیمه های شب حمله آغاز شد، دو الی پنج هزار نفر را کشتند و 500 نفر را دستگیر کردند. گویند 56 کامیون جنازه ها را بردند و این تظاهرات در اعتراض به کشف حجاب بود.

سینا واحد در کتاب قیام گوهرشاد از قول حسین آستانه پرست دبیر علومی آن زمان نقل کرده :

پاسبانی را دیدم کنار دیوار جلوی زنی را گرفته ئ با چوب به پای او می زند و مکرر ناسزا می گوید و حرف های رکیک و با اینکه آن زن با روسری و آنیفورم بود و چادر نداشت، می گفت: این تنوره را از پایت بیرون کن، منظورش شلوار سیاه بلند بود و آن زن می لرزید و اشک می ریخت و التماس می کرد. اکنون هم از یاد آن ستم و بی عفتی اعصابم می لرزد.

امام مهدی (عج) و حجاب

در خاتمه این قسمت شایان ذکر است که بانوان باور دارند این کشور متعلق به حضرت بقیه الله الاعظم (عج) است، صاحب اصلی اوست، نباید بپسندند که در این میهن بدحجابی باشد؛ زیرا آن امام عزیز از فرهنگ بدحجابی آزرده خاطر می شود و رنج می برد. برای روشن شدن مطلب به نقل دو حکایت پرداخته می شود که حضرت مهدی (عج) سفارش اکید به حجاب بانوان دارد:

دو چیز کمر مرا شکسته است

در زمان رژیم شاه وقتی به اجبار کشف حجاب کرده بود، در همان زمان جناب مستطاب آقای توکلی که یکی از متدینین و ساکنین مشهد مقدس بوده، می فرمودند:

من در بندر ترکمن (بندر شاه سابق) میهمان روحانی آن شهر بودم. بعد از ناهار می خواستم استراحت کنم،‌دراز کشیده بودم، ولی هنوز چشمهایم باز بود و خوابم نبرده بود. ناگهان دیدم در اتاق باز شد و حضرت بقیه الله روحی فداه وارد اتاق شدند و سلام کردند. من جواب سلام آن حضرت را دادم، ولی وقتی خواستم برخیزم،‌آن حضرت با دست اشاره فرمودند که برنخیز و تصرف ولایتی در من کردند که من نتوانستم تکان بخورم. سپس آن حضرت نزدیک من آمدند و فرمودند: دو چیز کمر مرا شکسته است. یکی وضع مدارس و فرهنگ ای مملکت است (زمان رژیم رضاشاه) و دیگر بی حجابی زنان هاست و بعد فرمودند: دل مادرم زهرا(س) از پهلویش شکسته تر است. و بعد آن حضرت گریه کردند، من هم اشکم ریخت، اما با مجردی که با دستم اشکم را پاک کردم و چشمم را باز نمودم،‌آن حضرت را ندیدم.

مثل این باشید، تا من دنبال شما بیایم

یکی از علمای بزرگ – مرحوم آیت الله سید باقر مجتهد سییستانی، پدر آیت الله سید علی سیستانی و مرحوم سید محمود سیستانی- در مشهد مقدس برای آنکه به محضر امام زمان (عج) شرفیاب شود، ختم زیارت عاشورا را در چهل جمعه هر هفته در مسجدی از مساجد شهر آغاز می کند. ایشان فرمودند:

در یکی از جمعه های آخرین، ناگهان شعاع نوری را مشاهده کردم که از خانه نزدیک آن مسجدی که من در آن مشغول به زیارت عاشورا بودم،‌ می تابید. حال عجیبی به من دست داد، از جای برخاستم و به دنبال آن نور بدر به آن خانه رفتم. خانه کوچک و فقیرانه ای بود،‌ از درون خانه نور عجیبی می تابید.

در زدم، وقتی در را باز کردند، مشاهده کردم حضرت ولی عصر(عج) در یکی از اطاق های آن خانه تشریف داشتند و در آن اطاق جنازه ای را مشاهده کردم که پارچه ای سفید به روی آن کشیده بودن. وقتی من وارد شدم و اشک ریزان سلام کردم، حضرت به من فرمودند: چرا این گونه دنبال من می گردی و رنج ها را متحمل می شوی؟ مثل این باشید(اشاره به آن جنازه کردند) تا من دنبال شما بیایم.

بعد فرمودند: این بانویی است که در دوره بی حجابی (رضاخان پهلوی) هفت سال از خانه بیرون نیامده، مبادا نامحرم او را ببیند.

                               


| پنج شنبه 91/10/7 | | 8:16 عصر | | هاجر عسگری |

عبدالله خلیفه‌زاده امروز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در ارومیه اظهار داشت: حجاب و عفاف زمینه‌ساز ایجاد امنیت و آرامش خانوادگی است از همین رو استعمار برای فروپاشی کانون خانواده حجاب زنان را هدف قرار داده است.
وی با اشاره به آثار مثبت حجاب و عفاف در حفظ و تحکیم بنیان خانواده، افزود: حجاب و عفاف زمینه‌ساز حفظ و تحکیم بنیان خانواده‌ها است.
این مسئول در زمینه تلاش غرب برای گسترش بدحجابی در جامعه اسلامی، تصریح کرد: غرب برای از بین بردن اسلام و افکار اسلامی سرمایه‌گذاری می‌کند و قصد دارد از طریق ناهنجاری و بی‌بندباری در میان زنان مسلمان جوانان مسلمان را به سوی خود جلب ‌کند.
خلیفه‌زاده با اشاره به اینکه حجاب و پوشش امنیت و آرامش را به دنبال دارد، خاطرنشان کرد: در پی این امنیت، پیشرفت در تمام ابعاد حاصل می‌شود که دسترسی به این مهم، منافع استعمار و غرب را به مخاطره می‌اندازد.
وی ادامه داد: استعمار و تهاجم فرهنگی برای مبارزه با اسلام، خانواده را هدف قرار داده و در این راستا تلاش می‌کند تا زنان به این باور برسند، برای پذیرفته شدن در جامعه باید ظاهری پرداخته و جذاب داشته باشند.
این مسئول با بیان اینکه حجاب هدف اصلی تشریح احکام در اسلام، قرب به خداوند است که به وسیله تزکیه نفس و تقوا به دست می‌آید، ادامه داد: هرچه حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر باشد این نوع حجاب در تقویت و پرورش روحیه باطنی و درونی عفت، تاثیر بیشتری دارد.
خلیفه‌زاده اذعان داشت: لباس برای زنان مسلمان محدودیت نیست بلکه ارزش محسوب می‌شود تا زن خود را از چشم نامحرم بپوشاند و زنان مسلمان باید حجاب خود را رعایت کنند تا شناخته شوند چرا که با پوشش اسلامی فرق بین زن مسلمان و غیر مسلمان مشخص می‌شود. 


| پنج شنبه 91/10/7 | | 8:15 عصر | | هاجر عسگری |
درباره وب


دانشجوی کارشناسی ارشدمشاوره
کلام شهیدان

سایر امکانات



بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 2
کل بازدیدها: 80511